شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ حدود ساعت سه جان من مي رفت آهسته براي غرق در دريا شدن مي رفت آهسته . بخوان آهسته از اين جا به بعد ماجرا با من خيالت جمع اي درياي غيرت خيمه ها بامن . تمام راه بر پا داشتم بزم عزا در خود. ولي از پا نيفتادم,شکستم بي صدا در خود . شکستم بي صدا در خود که بايد بي تو برگردم قدم خم شد وليکن خم به ابرويم نياوردم... . نسيمي آشنا از سوي گيسوي تو مي آيد نفس هايم گواهي مي دهد بوي تو مي آيد
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top