پيام
+
*حبيب بن مُظاهر اسدي که بود؟*
.
.
.
اين يار کهنسال *امام حسين عليه السلام از ياران اميرمومنان و از حاملان علم آن امام شهيد بود.*
او *جريان شهادت خود را از اميرمومنان شنيده بود *و منتظر آن روز بود.
غزل صداقت
91/9/19
سفينة الزهراء
« فضيل بن زبير مي گويد: حبيب بن مُظاهر و ميثم تمار به هم رسيدند. حبيب به ميثم گفت: پيرمردي را مي بينم که به جرم دوستي اهل بيت به دار آويخته شده و سرانجام شکم او را پاره خواهند کرد.
ميثم تمار نيز گفت : *من نيز مردي سرخ فام را که داراي گيسواني آويخته است، مي شناسم که براي ياري فرزند رسول خدا از کوفه خارج شده و در راه او کشته مي شود و سر او در کوچه هاي کوفه گردانده مي شود. »*
سفينة الزهراء
*فعاليت هاي او قبل از عاشورا*
1-ايجاد نامه نگاري بين شيعيان کوفه براي دعوت حضرت ابي عبدالله
2- استقبال از حضرت مسلم و هم کاري گسترده با او براي بيعت گيري از علاقمندان در کوفه
3- تلاش براي شناسائي و ترغيب شيعيان براي حرکت به سوي کربلا بعد از شهادت مسلم
4- ورود به کربلا در آخرين لحظات قبل از کامل شدن محاصره در روز ششم
5- تلاش براي جمع آوري نيرو از عشائر بني اسد (80 نفر ) در اطراف کربلا
سفينة الزهراء
6- فرماندهي جناح چپ لشگر امام
*حبيب شب عاشورا مزاح مي کرد.* يزيد بن حصين الهمداني که بزرگ قراء کوفه بود به او گفت: برادر من اين ساعت ساعت خنده نيست.
حبيب پاسخ داد: چه وقتي بهتر از الآن براي شادماني سراغ داريد؟ به خدا چيزي با ملاقات حورالعين فاصله نداريم مگر حمله ي اين قوم با شمشيرهايشان.
سفينة الزهراء
*او بعد از نبردي دليرانه در روز عاشورا به شهادت مي رسد.* سر شريف او را از تن جدا کرده و به گردن اسب خود مي آويزند.
« چون حبيب کشته شد *حسين عليه السلام *در هم شکسته شد و فرمود : *خودم و ياران و اصحابم را به حساب خدا مي گذارم »*