پيام دوستان
+
چشمهايش
همه آن چيزي را که صدايش نميتوانست،
به من گفت. ما هزاران کلمه
با هم حرف زديم؛ بيآنکه
واژهاي گفته باشيم...
پيام رهايي
53 دقيقه قبل
مهرباني #
خوشا سخن بي حرف :-)
مهرباني #
@};-
انديشه نگار
{a h=n45}مهرباني #{/a} خوشا…
انديشه نگار
{a h=ghasedak2007}قاصدك{/a} کاش…
+
*عطري* مي شوي در کوهستاني ناپيدا…
کارم *مرمت* آثار باستاني است
کتيبه دلت را مرمت مي کنم
و الفباي ناخواناي روانت را
که به حروفي ناشناخته نوشته اند،
باز مي خوانم..
* راوندي *
ديروز 9:58 عصر
کارم کشيدن جاده است، ساختن راه. از روزمرّگي هايت به *ملکوت* راه مي کشم.
خياطم، برايت پيراهن مي دوزم، پيراهني که اگر آن را بپوشي، *عاشق *مي شوي، تنت در باد مي وزد و جانت در جنّت مي دود.
فوگرم تار و پود عشق را رفو مي کنم، پارگي هاي لباس بخت را کوک مي زنم. وصله مي کنم *دل* را به آسمان و پينه مي کنم سرِ زانوي خستگي ها را.
پرستارم روي جراحت جانت *مرهم* مي گذارم، مرهمي از کلمات درست مي کنم، ضمادي از *خرسندي و خوش وقتي*. و اگر بخواهي بريدگي هاي روحت را بخيه مي زنم، سوزني دارم بي درد و نخي نازک که جذب مي شود در سلول هاي ظريفِ تازه رُسته ات. زخمت جوش مي خورد.
آشپزخانه اي دارم، از *شور و شيرين زمانه*، شورباي زندگي بار مي گذارم روي اجاق دقايق. کمي چاشني اندوه در آن مي ريزم اما چنان اندازه ها را بلدم که هرگز کامت تلخ نخواهد شد. *حلواي معرفت *و *شيريني شعور *هم دارم و دمنوشي از آويشن که آن را دم مي کنم روي هر نفست، روي هر دم و بازدمت. بوي آويشن تازه مي گيري.
بودنت عطري مي شود که در کوهستاني ناپيدا مي وزد…(عرفان نظرآهاري)
+
آخيش بالاخره امروز از صبح تا الان کولرگازي ديگه خاموش شده...اگه دوباره هوا گرم نشه کولر رو روشن کنيم :-|
هر سال تا اواسط آبان کولرها روشن بودن،
ديگه اواخر آبان کولر خاموش ميشد پنکه ميزديم ..
امسال پنکه هم بي فايده بوداگر چه امروز پنکه خوب بود ،
+
وقــتــي از کــلـمــه هـا کـاري بـر نـمـي آيـد!
چـه انـتـظـاري مي شـود از ســکــوت داشــت...
#هما
* راوندي *
ديروز 8:14 صبح
کلمات احساسات ما را بيان ميکنند و سکوت ، آنها هر گونه که بخواهند آنرا تعبير ميکنند بنابراين سکوت نميکنيم تا بدون عذاب وجدان از اعتراض ما هر گونه که ميخواهند انجام دهند .
+
کدام پرنده
با بوي تن تو پرواز مي کند
که باران را
اين گونه
عاشقانه مي نوشم؟
بيژن نجدي
* راوندي *
ديروز 7:58 صبح