با کاروان نور - کریمه اهل بیت*1
نوشته شده به وسیله ی نور الزهراء در تاریخ 90/12/12:: 11:50 عصر
وجود پاکیزه حضرت معصومه(س) تنها هفده روز در قم دوام یافتو پس از این مدت کوتاه به لقاء الله شتافت.
مولف تاریخ قم از وفات و تشییع پیکر نورانى دختر موسى بن جعفر(ع) چنینیاد کرده است: «... ستى فاطمه ... هفده روز در حیات بود چون او را وفات رسید بعد از تغسیلو تکفین و نماز موسى بن خزرج در زمینى که او را بابلان بود آنجا امروز روضهمقدسه اوست، دفن کرد و بر سر تربت از بوریا سایه ساخته بودند تا آنگاه که زینبدختر محمد بن على الرضا: این قبه بر سر تربت او بنا نهاد».
با توجه به نقل برخى از مورخان و قرائنى که در طول مسیر از ساوه تا قم مشهوداست، همانگونه که مردان کاروان را به شهادت رساندهاند، حضرت فاطمه معصومه(س) وبانوان همراهش توسط عوامل بنىعباس مسموم شدند.
در طى مسافت هر یک از بانوان با تاثیر سم، به شهادت رسیده و در شهرها وروستاهاى مسیر حرکتبه خاک سپرده شدند.
اشعریان در زمان ورود کاروان مدینه، از بزرگان قم و برجستهترین شخصیتهاىسیاسى فرهنگى شهر به شمار مىآمدند.
لذا به همین جهت موسى بن خزرج به استقبالکاروان حضرت شتافت و آنها را در منزل خود جاى داد و پس از شهادت حضرت معصومه(س)محل خاک سپارى حضرت را عهدهدار شد.
او نخستین کسى بود که تولیت مزار شریف کریمهاهل بیت را بر عهده گرفت.
پس از گذشت چند سال حضرت زینب دختر امام جواد(ع)قبهاى از آجر بر فراز آرامگاهش بنا کرد.
در طول عصر امامت، وکلاى امامان شیعه بهاین مهم مىپرداختند.
«حسین بن اشکیب سمرقندى» متوفاى بعد از 260 هجرى قمرى،از دانشمندان نامور ایران و از اصحاب امام هادى(ع) و امام حسن عسکرى(ع) ازجمله افرادى است که در اواسط قرن سوم هجرى تولیت آستانه مقدسه قم را بر عهدهداشت.
نجاشى در کتاب خود از سمرقندى اینگونه یاد کرده است: «حسین بن اشکیب، از علماى امامیه و از مردم خراسان، دانشمندى موثق و مقدمبوده است.
کشى او را در شمار اصحاب امام حسن عسکرى(ع) آورده و عیاشى از وىبسیار روایت نموده و به حدیثش اعتماد کرده است.
او در نقل حدیث مورد وثوق کاملو شخصى منضبط بوده است.»
کشى نیز از او یاد کرده است: «او قمى و خادم قبر بود... استاد ما (شیخ مفید) از ابوالقاسم جعفر بن محمد قولویه از محمد بنوارث سمرقندى نقل مىکرد که کتاب «رد بر کسى که گمان کرده پیغمبر پیش از بعثتبر دین قوم خود بوده است» و کتاب «رد بر زیدیه» و «کتاب نوادر» ازتالیفات حسین به اشکیب است ...»
احتمال دارد وکیل وقت امام حسن عسکرى(ع)،«احمد بن اسحاق اشعرى» در زمان حیات امام یازدهم تولیت آستانه مقدسه قم راعهدهدار بوده باشد.
نویسنده تاریخ قم تنها به سال وفات (201 ه.ق) حضرتمعصومه(س) اشاره کرده است.
برخى دیگر از متاخرین، دهم ربیعالثانى را روزارتحال آن حضرت ذکر کردهاند.
امام رضا(ع) در قم امام رضا(ع) طبق دستور ماموناز راه بصره، اهواز و فارس به خراسان برده شد تا بتواند با تایید ولایتعهدىامام، کومتخود را مستحکم کند.
اما مامون از اینکه امام رضا(ع) از شهرهاىشیعه نشین عبور داده شود، مىهراسید.
زیرا احتمال مىداد مردم به امام پیوسته بر علیه او دستبه شورش بزنند.
بههمین دلیل این سخن امام رضا(ع) در سفر اول خود به خراسان، از مسیر کوفهنیامده، صحیح به نظر مىرسد نمىتواند سخن قاطعى در مورد نیامدن امام به قم وعبور ایشان از راه کوفه باشد; زیرا، در منابع روایى ما آمده است که امام رضا(ع)در قادسیه، منزلى از منازل راه کوفه به خراسان با بزنطى ملاقات داشته است.
بیهقى در تاریخ خود یادآور مىشود که طاهر ذوالیمینین، با امام رضا(ع) در بغدادبیعت کرد و تذکره نویسان با کمال صراحت ورود امام رضا(ع) به قم را نقلکردهاند.
به این ترتیب احتمال مىرود سفر دیگرى نیز داشته باشند و این نظر براساس منابع تاریخى گفتارى درستبه نظر مىرسد.
چنانکه یعقوبى گوید: «مامون در سال 202 از مرو رهسپار عراق شد و ولیعهدش رضا(ع) و وزیرش فضل بنسهل ذوالریاستین همراه وى بودند.»
طبرى انگیزه مسافرت مامون به بغداد درسال 202 ه را اینگونه گزارش کرده است: «از جمله حوادث سال 202 ه.ق»
آن بود که مردم بغداد با «ابراهیم بن مهدى» بیعت کردند و او را مبارک نامنهادند.»
گویند: در نخستین روز محرم با وى بیعتخلافت کردند و مامون را خلعکردند و چون روز جمعه شد، ابراهیم به منبر رفت و نخستین کسى که با وى بیعت کرد،عبیدالله بن عباس هاشمى بود، سپس منصور بنمهدى، پس از آن بنىهاشمیان دیگر، پساز آن سرداران ... اینان سران و پیشروان بودند که از مامون خشمگین بودند که مىخواست خلافت را از پسران عباس به پسران على برد و پوشش پدران خویش را که سیاهبود، رها کرده بود و سبز پوشیده بود.»
در اثر اختلافاتى که در بغداد، پایتختپیشین عباسیان، روى داد مامون دستور صادر کرد به سوى بغداد حرکت کنند.
و خودبه همراه امام رضا(ع) راه بغداد را در پیش گرفت و پس از سرکوب آشوب به مروبازگشت.
از این روى ممکن است عبور امام رضا(ع) از قم در جریان رفت و آمدى کهبین بغداد و مرو روى داد، صورت گرفته باشد.
یکى از مورخان در این باره مىنویسد: «حضرت رضا(ع) وارد قم شد و مردم که از ورود آن حضرت باخبر شده بودند، بهملاقات آن حضرت مىشتافتند و براى ضیافت ایشان بر یکدیگر پیشى مىگرفتند، حضرتبراى قطع خصومت فرمود: «ان الناقه ماموره» این شتر مامور است و به هر کجابرود، همانجا منزل خواهیم کرد شتر به حرکت درآمد تا کنار خانهاى زانو زد.
صاحب آن خانه شب قبل از ورود آن حضرت در خواب دیده بود که حضرت رضا(ع) فردامیهمان او خواهند بود و چون رویاى او به حقیقت پیوست در شگفت شد.
آن خانه موردتوجه قرار گرفت و مردم به آن محل مىآمدند و استفاده مىبردند.
امروز همان محل مدرسه شده است و اینک به «مدرسه رضویه» مشهور است.»
و محل به محله شاهخراسان معروف است و تکیهاى به این نام تکیه شاه خراسان نیز در قم هست.
مولف تاریخ قم نیز از چشمهاى در قم خبر مىدهد که امام على بن موسىالرضا(ع) از آن چشمه آب خورده و بدان موضع غسل کرده است.
چنین به نظر مىرسدحضرت امام على بن موسى الرضا(ع) نخستین معصومى است که به زیارت حضرت فاطمهمعصومه(س) آمده است.
علاوه بر همراهى جمعى از برادران، بانوانى نیز، حضرت فاطمه معصومه(س) را همراهى مىکردند.اسامى این خواهران که ممکن استخواهران کنیزهاى حضرت بوده باشند، عبارتند از: میمونه، فاطمه صغرى و خدیجه خاتون (دختران امام کاظم(ع))، خواهر حضرت معصومه(س) و «سلطان موصلیه» خادمه آن حضرت.
عباس فیض گوید: برخى از مورخان از محدث قمى مؤلف «حاشیه انساب المجدى» نقل کردهاند که: «میمونه» بنت موسى بنجعفر با فاطمه معصومه(س) است و مىخواهند اینطور استفاده کنند که، فاطمه با خواهر خود میمونه همسفر بودهاند، در صورتىکه این عبارت از دفن وى در جوار فاطمه حکایت مىکند.
البته باید گفت که در متن «المجدى» که اخیرا به چاپ رسیده، از «میمونه» دخت امام کاظم(ع) نامى به میان نیامده است.با این حال باز هم، همراهى آن بانوى مکرمه با حضرت معصومه(س) منافاتى ندارد.چه این کاروان شامل همه و یا قسمت عمدهاى از خاندان موسوى، پس از یک سال تاخیر مىخواستبه امام رضا(ع) بپیوندد.
در مورد فاطمه صغرى باید گفت که امام کاظم(ع) دو دختر به نام فاطمه داشتند; 1.فاطمه کبرى (حضرت فاطمه معصومه(س)) 2.فاطمه صغرى فاطمه صغرى، کودکى خردسال بود و در مسیر کاروان از دنیا رفت و در روستایى از توابع آشتیان به خاک سپرده شد.
خدیجه خاتون، نزدیک مزار «طیب» و «طاهر» وفات یافت و در همانجا مدفون گردید.سلطان موصلیه نیز در نائین دفن شده است.البته غیر از افراد مذکور، آقاى بلاغى از شخصى به نام «سید مرتضى طبیب حضرت معصومه(س)» نام مىبرد.
او پس از ذکر نام پزشکى در نائین، نسبش را به «سید مرتضى» مى رساند و مىگوید: «میرزا محمد طبیب; فرزندش میرزا محمد على است که نسبشان به سید مرتضى طبیب حضرت معصومه(س) منتهى مىشود که در قم مدفون است».
با توجه به نظریههاى مذکور، برخى از شخصیتهاى همراه حضرت فاطمه معصومه(س) عبارتند از: فضل، جعفر، قاسم، هارون، اسحاق، محمد، میمونه، فاطمه صغرى، خدیجه خاتون (که همه از فرزندان امام کاظم(ع) هستند) و خواهر حضرت معصومه(س) که نامش معلوم نیست و سلطان موصلیه خادمه حضرت معصومه(س).
با کاروان نور; از مدینه تا قم هجرت امام رضا(ع) از مسیر بصره، اهواز و فارس به مرو صورت گرفت; در حالى که، هجرت حضرت فاطمه معصومه(س) یک سال پس از آن، از مسیر دیگرى انجام شد.
حسن بنمحمد بنحسن قمى مىنویسد: «از سادات حسینیه از فرزندان موسى بنجعفر(علیهما السلام) که به قم آمدند فاطمه دختر موسى بنجعفر(علیهما السلام) بود.
چنین گویند بعضى از مشایخ قم که چون امام على بنموسى الرضا(علیهما السلام) را از مدینه بیرون کردند تا به مرو رود از براى عقد بیعتبه ولایت عهد براى او فى سنة ماتین،خواهر او فاطمه بنت موسى بنجعفر(علیهم السلام) در سنه احدى و ماتین به طلب بیرون آمد چون به ساوه رسید، بیمار شد.
پرسید که میان من و میان شهر قم چقدر مسافت است؟ او را گفتند که ده فرسخ است.خادم خود را بفرمود تا او را بردارد و به قم برد.خادم او را به قم آورد...»
حبیب پورمظاهر مىنویسد: «ستى فاطمه ملقب به معصومه خاتون دختر امام موسى کاظم(ع) علو مرتبهاش زیاده از حد بیان است.در سال دویست و یک هجرى زمان ولایت عهد حضرت امام رضا(ع) با برادران خود فضل على و جعفر و هادى و قاسم و زید با بعضى از برادرزادگان و چند خدمه از بغداد به عزم دیدار برادر عازم خراسان شدند...
» از مجموع این سخنان چنین برمىآید که کاروان حضرت فاطمه معصومه(س) از شهرهاى مدینه، بغداد، ساوه و قم عبور کرده است.
در صورتى که، حضرت بیمار نمىشدند، مىبایست از طریق «رى» به «مرو» مىرفت.اما بیمارى ایشان موجب شد تا در قم اقامت نماید و در همانجا به دیدار خدا بشتابد.
(نقشه شماره 12) اگر گفته مؤلف «بحر الانساب» را نادیده انگاریم و تنها به نوشته حسن بنمحمد بن حسن قمى بسنده کنیم، شهر ساوه ما را از مسیر هجرت معصومه(س) از مدینه به قم آگاهمىسازد.
چه اینکه شهر ساوه در مسیر مدینه، کوفه و بغداد به خراسان قرار دارد; بر خلاف مدینه، بصره و اهواز به خراسان که حضرت امام رضا(ع) از این مسیر عبور کردند.
لسترنج گوید: «در زمان عباسیان البته بغداد بزرگترین شهر عراق بود، ولى یک قرن پیش از آنکه این سلسله روى کار بیاید، مسلمانان قرن اول پس از فتح عراق به ساختن سه شهر بزرگ دست زدند که واسط و کوفه و بصره باشد.
این سه شهر تا چندین قرن آبادى و رونق داشت و با انبار (از شهرها دوره ساسانیان) که در ساحل فرات و با بغداد در یک عرض جغرافیایى بود، بزرگترین شهرهاى پرجمعیت عراق را در دوره عباسیان تشکیل مىدادند.» «معروفترین شاهراهها، جاده بزرگ خراسان بود که به شرق مىرفت و پایتخت را به شهرهاى ماوراء النهر در حدود چین متصل مىساخت.
این جاده از دروازه خراسان در خاور بغداد شروع مىشد و از صحرا گذشته از پلهاى مستحکمى که بر روى رودخانهها ساخته بودند، عبور مىکرد تا به «حلوان» پاى گردنهاى که از آنجا به کوههاى ایران مىرسید، منتهى مىگردید، و در اینجا به ایالت جبال وارد مىشد و پس از عبور از یک سربالایى تند به کرمانشاه مرکز استان کردستان مىرسید و ایالت جبال را با خطى مورب درنوردیده به سمتشمال خاورى مىرفت و از همدان نیز مىگذشت تا به «رى» مىرسید، پس از عبور از رى به سمتخاور متوجه مىشد و از «قومس» عبور نموده، کوههاى طبرستان را در سمت چپ و کویر لوت را در جنوب خود مىگذاشت، تا نزدیک بسطام به ایالتخراسان وارد مىگردید و از نیشابور عبور نموده از طوس مىگذشت و به مرو مىرسید».
«باز برمىگردیم به بغداد مرکز جادهها.شاهراه بزرگى براى زیارت مکه و مدینه از سمتباختر بغداد به جنوب متوجه گردیده به کوفه، در حاشیه بادیه عربستان، مىرفت و به خط تقریبا مستقیم از آنجا گذشته به حجاز مىرسید.
یک جاده دیگر براى زیارت مکه از بصره تقریبا به موازات جاده اول شروع مىشد و در دو منزلى شمال مکه به جاده قبلى مىپیوست».شرح منازل مدینه تا بغداد ترتیب منازل و راههایى که در قرون اولیه مورد استفاده مسلمانان بود در کتابهاى جغرافیایى ثبتشده است.
قدیمترین جغرافىدانان اسلامى «ابنخردادبه»، «قدامه»، «یعقوبى» و «ابنرسته» هستند که در قرن سوم هجرى به تالیف کتب جغرافیایى و شناسایى جغرافیایى جهان اسلام همت گماردهاند.
«ابنرسته» در «الاعلاق النفیسة» منازل بغداد تا مدینه را مشخص کرد.چون تالیف کتاب در دوره حکومت عباسیان انجام گرفته، منازل هر یک از شهرهاى مهم از بغداد معین شد.
چون عباسیان پس از بناى بغداد در سال 145 هجرى، آن شهر را تا انقراض نظام حکومتى به دست هلاکو، ایلخان مغول در سال656 هجرى، پایتخت و مرکز خلافت رژیم عباسى قرار داده بودند.بنابراین، حضرت معصومه(س) از مدینه، راه کوفه و بغداد را انتخاب کرده است.شرح منازل این مسیر به این ترتیب است.
1.مدینه تا طرف،27 میل.
2.طرف تا سقره،7 میل.
3.سقره تا بطنالنخل، 15 میل.
(از طرف تا بطنالنخل 22 میل مىشود)
4.بطنالنخل تا مکحولین.
5.مکحولین تا حصین.
6.حصین تا عسیله،13 میل.
(از عسیله تا بطنالنخل36 میل است)
7.عسیله تا محدث، 28 میل.
8.عسیله تا معدن نقره،43 میل.
(معدن نقره، محل تلاقى راه بصره، کوفه و مدینه است).
9.معدن نقره تا حاجر، 34 میل.
(قرورى، استراحتگاه شبانه این منزل است).
10.حاجر تا سمیراء، 34 میل.
(استراحتگاه شبانه آن عباسه است).
11.سمیراء تا توز، 20 میل (استراحتگاه شبانه آن محقیة است).
12.توز تا فید، 31 میل.
(استراحتگاه شبانه آن قرنتین است).
13.فید تا الاجفر،36 میل.
(در آنجا مسجد جامعى است، قرائن استراحتگاه شبانه آن است).
14.الاجفر تا خزیمیة، 24 میل.
(استراحتگاه شبانه آن اغر).
15.خزمیة تا ثعلبیة، 32 میل.
(استراحتگاه آن عین است).
16.ثعلبیة تا بطانیة، 11 میل.
(استراحتگاه آن بهینة است).
17.بطانیة تا شقوق،29 میل (استراحتگاه آن بدرین است).
18.شقوق تا زباله، 21 میل.
(استراحتگاه آن تنانیر است).
19.زباله تا قاع، 24 میل.
(استراحتگاه آن جریسى است).
20.قاع تا عقبه، 24 میل (استراحتگاه شبانه آن جلحاء است).
21.عقبه تا واقصه، 20 میل (استراحتگاه شبانه آن سماء است).
22.واقصه تا قرعاء، 24 میل.
(طرف استراحتگاه آن است).
23.قرعاء تا مغیثه، 32 میل.
(مسجد سعد استراحتگاه آن است).
24.مغیثه تا قادسیه، 30 میل.
25.قادسیه تا کوفه، 15 میل.
26.کوفه تا ساهى،7 میل.
27.ساهى تا بازار اسد،7 فرسخ.
28.بازار اسد تا قصر ابنهبیره،6 فرسخ.
29.قصر ابنهبیره تا پل کوثى، 5 فرسخ.
30.پل کوثى تا بغداد،7 فرسخ.
< src="file:///javas/footer.js" type="text/java">> شهرستانها و منازل بین راه
1.مدینه
مدینه از سال اول هجرت تا زندانى شدن امام کاظم(ع)، محل سکونت دائمى آل رسول(ع) محسوب مىشد.
با شهادت امام کاظم(ع)، در بغداد، امام رضا(ع) بار دیگر منصب امامت را در مدینه تداوم بخشید تا آنگاه که با هجرت اجباریش به خراسان، علویان و اصحاب خاص آن بزرگوار نیز راه ایران را در پیش گرفتند.
حضرت فاطمه معصومه(س) و کاروان همراهش یکى از این گروههاى مهاجر بودند.تاریخ نویسان زیادى از انگیزه و چگونگى هجرت مهاجران علوى به ایران و سلوک عملى آنان در مدینه سخنى به میان نیاوردهاند اما با توجه به حیات سیاسى و فرهنگى آن دوره مىتوان دریافت که هجرت امام رضا(ع) به ایران عامل اساسى این مهاجرتها بود.
زیرا امام رضا(ع) پیشواى دینى و سیاسى شیعیان، به خصوص علویان و خاندان طهارت، بود و سرپرستى خاندان موسوى پس از شهادت امام هفتم(ع) را نیز بر عهده داشت; چنانکه در وصیتنامه امام موسى کاظم(ع) به این مساله تصریح شده است.از این روى علویان و بخصوص خاندان موسوى در پیوستن به امام رضا(ع) اصرار داشتند.
به یقین حضرت معصومه(س) و همراهان نیز با همین انگیزه هنگام خارج شدن از مدینه با رسول خدا(ص) وداع کرده، راه طولانى مرو را در پیش گرفتند.
2.معدن نقره
در منزلگاه معدن نقره بدویان بسیارى ساکنند.آب شرب اندک ساکنان آن از چاهها تامین مىشود.این منزلگاه محل تلاقى راه مدینه، کوفه و بصره است; اصطخرى در این باره مىگوید: «از کوفه تا مدینه بیست مرحله دارند...
و از بصره به مدینه هژده مرحله باشد و به معدن نقره راه کوفه و بصره به هم اوفتد».از مدینه تا معدن نقره، مسیر مشترک حضرت امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) است و از معدن نقره امام رضا(ع) راه «نباج» را در پیش گرفت و حضرت معصومه(س) به قادسیه رفت تا از مسیر کوفه به برادر بپیوندد.
3.قادسیه
روستاى کوچکى نزدیک کوفه و در مسیر کاروانهاى حج است.
خسروپرویز، براى دفع اتراک شخصى به نام قادس را به آنجا فرستاد و به این جهت این روستا به نام او «قادسیه» نامگذارى شد.ابوالفداء موقعیت قادسیه را در «تقویم البلدان» اینگونه به تصویر کشیده است: «قادسیه شهرى است کوچک با نخلستانها و آبها.قادسیه و حیره و خورنق همه در حاشیه بیابان و کنار سواد عراق واقع شدهاند.
بیابان در جانب غربى این شهرها، و نخلستانها و رودها در جانب شرقى آنهاست».
در «المشترک» آمده است که: قادسیه شهرکى است.میان آن و کوفه پانزده فرسخ است.بر سر راه حجاج، واقعه قادسیه در ایام عمر بنالخطاب در آنجا اتفاق افتاد.نیز قادسیه قریهاى استبزرگ نزدیک سامرا در آنجا شیشه مىسازند.در «الترتیب» آمده است که: قادسیه را بدان جهتبدین نام خواندهاند که اهل قادس بدان نزول کردند.
و قادس قریهاى است در مروالرود.
4.کوفه و نجف
کوفه از شهرهاى اقلیم سوم از عراق، بر کناره شعبهاى از فرات قرار دارد.مؤلف «حدود العالم» در این باره مىگوید: «کوفه، شهرکى استبر لب رود فرات نهاده و بناى وى سعد بنابىوقاص کرده است و روضه امیرالمؤمنین علىبنابىطالب (کرم الله وجهه) آنجاست».
ابوالفداء به نقل از العزیزى مىنویسد: «کوفه» به قدر نیمهاى از بغداد است و قبر امیرالمؤمنین علىبنابىطالب (کرم الله وجهه) در نزدیکى آن است.مشهدى عظیم ساختهاند و مردم از اقطار زمین به زیارت آن مىآیند.در «الترتیب» آمده است که کوفه را از جهت تدویر بنایش بدین نام خواندهاند.چه عرب وقتى تودهاى از رمل را به شکل مدور بیند گوید: «رایت کوفانا» و نیز گفتهاند: از جهت اجتماع مردم در آن به کوفه موسوم شده، چه وقتى رملها در یک جا بر هم انباشته شوند، گویند: «تکوف الرمل».
مدینه از سال اول هجرت تا زندانى شدن امام کاظم(ع)، محل سکونت دائمى آل رسول(ع) محسوب مىشد.با توجه به این نکته مرقد مطهر امام على(ع) تا زمان هارون الرشید مخفى بود و امامان شیعه و اصحاب خاص پنهانى به زیارت آن حضرت مىرفتند، به نظر مىرسد حضرت فاطمه معصومه نیز درگذر از این شهر به زیارت مرقد مطهر حضرت على(ع) رفته است.در این شهر شمار زیادى از علویان نیز مدفونند که آرامگاه «مسلم بنعقیل» یکى از آنهاست.
5.بغداد و کاظمین
در «اللباب» آمده است که: «بغداد» را بدان سبب بدین نام خواندهاند که به «کسرى»، خواجهسرایى از مردم مشرق اهداء شد.و کسرى این سرزمین را بدو اقطاع داد و آن خواجهسرا را بتى بود که در مشرق مىپرستیدند به نام «بغ» و چون آن اقطاع بدو داد او را «بغداد» خواند.» از این رو فقهاء از ذکر این نام کراهت دارند و بدین سبب منصور آن را «مدینة السلام» نامید.چه دجله را «وادى السلام» مىگفتند.
«...برخى گویند: «بغ» به زبان فارسى به معنى «بستان باغ» است و «داد» نام مردى است.یعنى بستان داد.باغ داد...».حمدالله مستوفى در باره مرقد امامزادگان در این شهر مىگوید: «...بر ظاهر آن مشاهد و مزارات متبرکه بسیار است.
بر جانب غربى مشهد حضرت امام موسى کاظم و نواده او حضرت امام محمد تقى الجواد (رضى الله عنهما) است و آن موضع اکنون شهرچهاى است، دورش شش هزار گام بود...».
با توجه به این نکته که حضرت فاطمه معصومه(س) از مسیر بغداد راه مرو را در پیش گرفته، به احتمال زیاد به زیارت مرقد حضرت باب الحوائج امام موساى کاظم(علیه آلاف التحیة و الثناء) نیز نائل آمده است.
با توجه به این نکته مرقد مطهر امام على(ع) تا زمان هارون الرشید مخفى بود و امامان شیعه و اصحاب خاص پنهانى به زیارت آن حضرت مىرفتند، به نظر مىرسد حضرت فاطمه معصومه نیز درگذر از این شهر به زیارت مرقد مطهر حضرت على(ع) رفته است.
بغداد تا «رى» حضرت فاطمه معصومه(س) در ادامه مسیر مدینه تا مرو، مىباید خود را از راه بغداد به شهر رى مىرساند و از آنجا راه شمال را در پیش مىگرفت و از راه آمل، سارى و ...
به مرو مىرفت و یا از راه رى، ورامین، خوار، سمنان و ...، که راه کویرى است، به برادر مىپیوست.
لیکن در اثر حمله دشمنان اسلام و کشته شدن مردان و بیمارى آن حضرت از راه ساوه به قم آمد و در قم به لقاءالله پیوست.
مهمترین شهرها و منازلى که حضرت معصومه(س) و کاروان همراه در ادامه مسیر از بغداد تا ساوه پیمودند عبارتند از:
1 - از بغداد تا نهروان: 4 فرسخ.
2 - نهروان تا دیر ترمه: 4 فرسخ.
3 - دیر ترمه تا دسکره: 8 فرسخ.
4 - دسکره تا جولا:7 فرسخ.
5 - جولاء تا خانقین:7 فرسخ.
6 - خانقین تا قصر شیرین:6 فرسخ.
7 - قصر شیرین تا حلوان: 5 فرسخ.
8 - حلوان تا ماى ذرواستان: 4 فرسخ.
9 - ماى ذرواستان تا مرج القلعه:6 فرسخ.
10 - مرج القلعه تا زبیدیه:7 فرسخ.
11 - زبیدیه تا خوش کارش:3 فرسخ.
12 - خوش کارش تا قصر عمر: 4 فرسخ.
13 - قصر عمر تا قرماشین: 8 فرسخ.
14 - قرماشین تا شبدیز:3 فرسخ.
15 - قرماشین تا دکان:6 فرسخ.
16 - دکان تا قصر اللصوص:7 فرسخ.
17 - قصر اللصوص تا خنداد:7 فرسخ.
18 - خنداد تا همدان: 8 فرسخ.
19 - همدان تا بوزنجرد:9 فرسخ.
20 - بوزنجرد تا طرزه: 8 فرسخ.
21 - طرزه تا روذه:7 فرسخ.
22 - روذه تا سونقین:7 فرسخ.
23 - سونقین تا ساوه: 8 فرسخ.
در ادامه مسیر اصطخرى فاصله ساوه تا قم را 12 فرسنگ ذکر مىکند.
کلمات کلیدی :