سفارش تبلیغ
صبا ویژن

.

المومنُ یَحتاجُ الی توفیقٍ من الله و واعظٌ مِن نَفسِهِ و قَبولٍ مِمَّن یَنصَحُهُ

مومن بدین سه چیز محتاج است

1- توفیق الهی

2- واعظی که او را موعظه کند

3- پذیرش نصیحت خیر خواهانه

 

ولادت امام جود و کرم مبارک باد.

امام جواد (ع)

اگر چه دل من همیشه با حسین است

ولی امشب دلم در کاظمین است

بخواه هر آنچه می خواهی از این در

جواد باب المراد عالمین است



کلمات کلیدی : امام جواد (ع) امام جود و کرم

** میلاد یادگار کربلا مبارک باد **

بـــه سر مــى پـرورانم مـن هواى حضرت باقر                     

بــه دل باشــد مــرا شــوق لــقاى حــضرت باقر

ز عشقش جان من بر لب رسیده ، کَس نمى داند                    

کــه نبود چــاره ساز مــن ســواى حـضرت باقر

چــنان بــگرفته صـیت عــلمیش آفـاق را یک سر                    

کـه پــیچیده در این عــالم صـداى حــضرت باقر

پــیمبر گــفت بـا جــابر، کـه خواهى دید باقر را                     

ســلام از مــن رسان آن گه بـراى حـضرت باقر

سـؤالاتى که از وى کــرد دانــــشمنـد نـــصرانى                    

جـــوابش را شـــنید از گــفته‌هاى حـــضرت باقر

مسـلمان گشت راهب ، ناگهان در محضر آن شه                   

مـــــنوّر شـــد دل او از ولاى حـــــــــضرت باقر

بــه رستاخیز گـر خواهى نجات از گرمى محشر                   

بــرو در ســــــــــــایه ظلّ هــــماى حضرت باقر

جـــــــلال و شأن قـــــــدر آن امـام پاک بازان را                   

نــــــــمى‌داند کسى غــیر از خــداى حضرت باقر

امام باقر (علیه السلام)

سلام بر آن روح بلند، بر آن جسم پاک، بر آن امام همام، سلام بر علم بی‌کران، سلام بر حلم فراوان،

سلام بر آن زاهد عابد، سلام بر آن صابر شکور،

سلام بر امام محمد باقر(ع)

 

ای افتخار شیعه که در ضیافت خانه حوزه‌ها و دانشگاه‌ها سفره پر نعمت دانش تو گسترده است، میلاد مسعودت را گرامی می‌داریم.


حلول خورشید مخزن‌الاسرار توحید و شکافنده معماهاى وجود، امام محمد باقر(ع) بر عموم شیعیان مبارک باد.

امام باقر (ع)


قالَ الباقِرُ (عَلَیه السَّلام) :


      "الکَمال کُلُ الکَمال التَّفَقهُ فِی الدِّینِ وَ الصَبرُ عَلی النائِبَه وَ تَقدِیرُ المَعیشَةِ "

حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) فرمودند :

     «نهایت کمال، فهم در دین و صبر بر مصیبت و اندازه‌گیری در خرج زندگانی است»

(اصول کافی ، ج 1 ، ص 39)



کلمات کلیدی : امام باقر (ع)

چون او سجده کن!

چون او سجده کن!

امام سجاد (علیه السلام)

در نماز بود که ردا از یک طرف شانه اش افتاد. با آرامش تمام، نمازش را ادامه داد.

سلام را که داد، یکی از اصحاب جلو آمد و با تعجب پرسید: «یاابن رسول الله! چرا ردا را روی دوش خود بالا نیاوردید؟»

حضرت فرمود: «وای بر تو باد! آیا می دانی نزد که ایستاده بودم و با که تکلّم می کردم؟

همانا قبول نمی شود از نماز بنده، مگر آن چه که دلش با او همراه باشد و به جای دیگر نپردازد.»

مرد پرسید: «پس ما به واسطه نمازهای بی حضور قلب مان، هلاک شده ایم؟»

حضرت پاسخ داد: «نه، حق تعالی تدارک خواهد فرمود نقصان آن را به نمازهای نافله.»

به مسجد آمد... زید بن اسلم در حال سخنرانی بود.

حضرت میان جمعیت نشست و به صحبت های شاگردش گوش سپرد.

نافع بن جیبر نزدیک حضرت آمد، کنارش نشست و گفت:

«خدا تو را ببخشاید. تو سرور مردمانی! آیا این همه راه می پیمایی تا با چنین غلامی همنشین گردی؟

حضرت با رضایت پاسخ داد: «علم مطلوب است؛ از این رو هر جا که باشد، باید طلبید.»

از محلی عبور می کرد. عده ای دور هم نشسته بودند و درباره او غیبت می کردند، دروغ می گفتند و تهمت می زدند.

جلو رفت و ایستاد...

سلام کرد و فرمود: «اگر در آن چه که می گوئید صادق هستید، خدا مرا بیامرزد و اگر دروغ می گویید، خدا شما را بیامرزد.»

همه سرها پائین رفت و سکوت فضا را پر کرد.

غلام مشغول پذیرایی از مهمان ها بود. خدمتکار می آمد و می رفت.

ناگهان غذای داغ از دست غلام رها شد و بر سر کودک امام ریخت.

ظرف روی زمین افتاد و غذاها پخش شد. کودک، بی حرکت و رنگ باخته به زمین افتاد.

دست های غلام لرزید و صورتش سرخ شد... زبانش بندآمد و ترس همه وجودش را گرفت.

حضرت مثل همیشه، نگاه آرام و مهربانی به غلام کرد سپس فرمود: ؟« تو در این کار تقصیری نداشتی، برو که تو را در راه خدا آزاد کردم.»

اشک شوق از چشم های غلام جاری شد. امام از اتاق خارج شد و به کار کفن و دفن فرزندش پرداخت.

زهرا گفت: «کسی را فاضل تر از علی بن حسین (علیه السلام) ندیدم.

به خدا ندیدم که در نهان دوستی و در آشکارا دشمنی داشته باشد.»

پرسیدند: «چگونه چنین چیزی ممکن است؟»

پاسخ داد: «هر کس دوست او بود؛ از دانستن فضیلت بسیار وی، بر او حسد می برد و اگر کسی با او دشمن بود، به خاطر روش مسالمت آمیز وی، دشمنی خود را آشکار نمی کرد.

جابر به دیدن امام سجاد (علیه السلام) رفت. حضرت در حال نیایش بود.

دعا و مناجاتش که تمام شد، به جابر سلام کرد و خوش آمد گفت.

جابر با تعجب پرسید:«ای فرزند رسول خدا! آیا نمی دانی خدا بهشت را برای شما و دوست داران شما و دوزخ را برای دشمنان شما آفریده است؟

این چه رنجی است که بر خود هموار می کنی و خود را چنین به سختی می افکنی؟»

حضرت پاسخ داد:

«ای یار رسول خدا ... نمی دانی که پروردگار گناهان رسول خدا را بخشید،

با این حال پیامبر (علیه السلام) کوشش خود را در عبادت از دست نداد و چندان خدا را عبادت کرد که ساق های او ورم آورد.

گفتند: تو چنین می کنی و خدا گناهان پیشین و واپسین تو را بخشیده است.

فرمود: «آیا بنده سپاسگزاری نباشم؟... ای جابر! من به راه پدرانم می روم.»

منابع:
1.برگزیده منتهی الامال؛ تلخیص رضا استادی؛ دفتر نشر برگزیده.
2. امام سجاد (علیه السلام) جمال نیایشگران؛ احمد ترابی؛
بنیاد پژوهش های اسلامی استان قدس رضوی.
3. امام سجاد (علیه السلام) از دیدگاه اهل سنت؛ علی باقر شیخانی؛ مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما.
4. در مکتب پیشوای ساجدان امام علی بن الحسین (علیه السلام) دکتر علی قائمی؛ انتشارات امیری
5. زندگانی علی بن الحسین (علیه السلام) سید جعفر شهیدی؛ دفتر نشر فرهنگ اسلامی.



کلمات کلیدی :
زیارتنامه حضرت زهرا سلام الله علیها جهت دریافت کد کلیک کنید