شناخت امام
نوشته شده به وسیله ی نور الزهراء در تاریخ 90/12/28:: 12:10 عصر
شناخت امام
پرسش1. با توجه به حدیث معروف – که «هر کس امام زمان خود را نشناسد، چنانچه بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است» - این شناخت چه ویژگیهایی دارد و چگونه حاصل می شود؟
پیروی از مدعیان رهبری در برابر امامت معصوم، بر خلاف عقل و منطق است، از این رو؛ تلاش برای شناختن و یافتن امام معصوم، واجب و لازم است؛ چنان که رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود:«من مات و هو لا یعرف امامه، مات میتةً جاهلیة»1.
ویژگی های این شناخت، آن است که: اولاً از منابع معتبر و موثق و مستند اخذ شود. ثانیاً، گستره اش شامل آموزه های اعتقادی، اخلاقی و عبادی گردد. ثالثاً، از آنجا که امام الگوی عملی برای انسانها است، به ابعاد فکری، عملی و روحی امام یز ناظر باشد. اما این شناخت از سه راه حاصل می شود:
یکم. مطالعه تاریخ زندگانی آنان؛ مطالعه سرگذشت و سیره امامان معصوم؛ به خصوص در باب فضایل، مناقب و خصوصیات آنان- از قبیل: شجاعت، ایثار، تواضع، صبر، فرزاگی و... – انسان را متوجه مقام والای آن بزرگواران می کند و جذبه و کشش خاصی نسبت به آنان در روح انسان، حاکم می شود.
دوم. مطالعه و تفکّر در سخنان ایشان؛ اسلام اندیشیدن را موجب بصیرت، (2) دعوت کننده به عمل نیک، (3) پدید آورنده نور، (4) نشانه حیات و زنده بودن قلب بصیر می داند(5).
مطالعه و تفکّر در آثار فکری امامان، هر چند کار مشکلی به نظر می رسد؛ ولی بسیار سودمند است. این امر علاوه بر آن که باعث شناخت ایشان و ایجاد محبت آنان در دل می شود؛ سرمایه بزرگی برای روح بشر به شمار می رود. همان طور که فراگیری فصول یک کتاب، باید با تحقیق و دقت کامل و رجوع به استاد و ... قرین باشد؛ مطالعه و اندیشه در آثار ائمه(علیه السلام) نیز باید با استفاده از استادان فن و مراجعه به کتاب هایی که در شرح سخنان آنان به رشته تحریر درآمده، همراه باشد.
سوم. شناخت خدا؛ اگر ما خداوند و صفات و اسمای او را به طور حقیقی بشناسیم، می توانیم انسان های کامل(امامان) را نیز بشناسیم؛ زیرا آنان آیینه ی تمام نمای صفات جمال و جلال حضرت حق اند و در تسمیه به اسمای الهی، از تمامی موجودات عالم امکان برترند. بر این اساس، با شناخت خدا و صفات او، می توانیم به اوصاف و ویژگی های امامان نیز واقف گردیم. شاید دعایی که سفارش شده در زمان غیبت بعد از نماز زیاد بخوانیم، ناظر به همین حقیقت باشد:«اللهم عَرِّفنی نَفسک فَاِنّک ان لم تُعَرِّفنی نفسَک لَم اعرف رسولَک اللهم عرِّفنی رسولک فانک ان لم تُعَرِّفنی رسولک لم اعرف حجتک اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تُعَرفنی حجتک ضللت عن دینی»(6)؛ «خداوندا! خود را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی پیغمبر را نمی شناسم؛ خدایا! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر به پیامبر معرفت پیدا نکنم، نمی توانم امامم را بشناسم؛ خدایا! حجت و امامت را به من بشناسان که اگر امام را نشناسم، در دین خود گمراهم».
ای مشیر ما تو اندر خیر و شر از اشارت هاست دلمان بی خبر
ای « یرانا لا نراه » روز و شب چشم بند ما شده دید سبب
چشم من از چشم ها بگزیده شد تا که در شب آفتابم دیده شد
لطف معروف تو بود آن ای بهی! پس کمال البر فی اتمامه
یا رب! « اتمم نورنا فی الساهرة واشجنا من مفضحات القاهرة »
یار شب را روز مهجوری مده جان قربت دیده را دوری مده
بعد تو مرگ است با درد و نکال خاصه بعدی که بود بعد الوصال
آن که دیده ستت مکن نا دیده اش آب زن بر سبزه ی بالیده اش 7
1-میزان الحکمه، ج1، ص171، ح 840.
2- الحیاة، ج1، ص8، ح3.
3- همان، ح9.
4- همان، ص49،ح18.
5- همان، ص48،ح 5.
6- مفاتیح الجنان،دعا در غیبت امام زمان(عج).
7- مثنوی، دفتر ششم، ابیات 2888-2898.
کلمات کلیدی :