عشق، پر. عاطفه، پر. هر که بسیجی تر پر …
نوشته شده به وسیله ی نور الزهراء در تاریخ 91/1/27:: 9:24 صبح
باز، پر …
چلچله، پر …
باز در بازی، پر … هرکه، که دارد پر، پر! …
شهرمان خاک شده … خرمنمان خاکستر …
نخل، پر … مزرعه، پر … روح شقایق، پرپر! …
گفت بابا دم در وقت سفر بر مادر: …
جز حدیث سفر و آتش و خون …
هر حدیث دگر و هر سخن دیگر، پر! …
رود، پر … بازی، پر …
وقت رفتن شده و زورق من سنگین است …
میروم بار به دریا فکنم، لنگر، پر! …
صد نفر، نخل شده بی سر و صد تن مانده …
باغ، اسطوره شده، هرکه، که دارد سر، پر! …
بچهها باز بر این نقطه گذارید انگشت: …
عشق، پر. عاطفه، پر. هر که بسیجیتر پر …
کلمات کلیدی :