الا که راز خدایی
نوشته شده به وسیله ی نور الزهراء در تاریخ 90/7/4:: 9:40 صبح
الا که راز خدایی ، خدا کند که بیایی
تو نور غیب نمایی ، خدا کند که بیایی
شب فراق تو جانا ! خدا کند که سرآید
سرآید و تو بیایی ، خدا کند که بیایی
دمی که بی تو برآید ، خدا کند که نباشد
الا که هستی مایی ، خدا کند که بیایی
تو از خداست وجودت ثبات دهر ز جودت
رجایی و همه جایی ، خدا کند که بیایی
به گفتگوی تو دنیا ، به جستجوی تو دلها
تو روح صلح و صفایی ، خدا کند که بیایی
به هر دعا که توانم ، تو را همیشه بخوانم
الا که روح دعایی ، خدا کند که بیایی
نظام نظم جهانی ، امام عصر و زمانی
یگانه راهنمایی ، خدا کند که بیایی
فسرده عارض گلها ، فتاده عقده به دلها
تو دست عقده گشایی ، خدا کند که بیایی
دل مدینه شکسته ، حرم به راه نشسته
تو مروه ای تو صفایی ، خدا کند که بیایی
تو احترام حریمی ، تو افتخار حطیمی
تو یادگار منایی ، خدا کند که بیایی
تو مشعری عرفاتی ، تو زمزمی تو فراتی
تو رمز آب بقایی ، خدا کند که بیایی
هنوز جسم شهیدان فتاده است به میدان
تو وارث شهدایی ، خدا کند که بیایی
بیا و پرده برافکن ، به ظلم شعله درافکن
که نور عدل خدایی ، خدا کند که بیایی
الا که جان جهانی ، جهان جان و نهانی
نهان ز دیده مایی ، خدا کند که بیایی
به سینه ها تو سروری ، به دیده ها همه نوری
به دردها تو دوایی ، خدا کند که بیایی
اسیر بند جفا را ، دچار رنج و بلا را
به دست توست رهایی ، خدا کند که بیایی
تو بگذر از سفر خود ، ببین به پشت سر خود
چه محشری ! چه بلایی ! ، خدا کند که بیایی
قسم به عصمت زهرا ، بیا ز غیبت کبری
دگر بس است جدایی ، خدا کند که بیایی
« موید » است و دعایت ، اگر قبول خدایت
فتد دعای گدایی ، خدا کند که بیایی
کلمات کلیدی : شعر امام زمان (عج)