نامه حجت الاسلام قرائتی به عزاداران حسینی (1)
نوشته شده به وسیله ی نور الزهراء در تاریخ 90/9/3:: 12:44 عصر
نامه حجتالاسلام قرائتی به عزاداران حسینی
رئیس ستاد اقامه نماز در آستانه فرارسیدن ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) نامهای به عزاداران حسینی نوشته و طی آن نکتههایی را یادآور شده است.
ما که به لطف خدا عزاداری را از نیاکان خود در سایه مکتب اسلام و سیره پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و اهل بیتش فراگرفتهایم، لازم است این سنت حسنه را به نسل خود با منطق و آثار و برکات آن منتقل کنیم.
در آستانه محرم سال 90 نکاتی را جسته و گریخته که به ذهنم آمد، به شما تقدیم میکنم.
در سوره کوّرت خداوند با یک آهنگ استثنایی میپرسد که آنگاه که آفتاب تابان تاریک شود و ستارگان تیره شوند و کوهها به حرکت درآیند و ... سؤال شود که دختران زنده به گور به کدامین گناه کشته شدند؟ ناگفته پیداست که مشرکین دختران خود را زنده به گور میکردند. ولی چون این دختران مظلوم بودند، خداوند به حمایت آنان برخاسته. (این بود نمونه حمایت از مظلوم، گرچه مسلمان نباشد.)
و اما حمایت از مظلومان مؤمن. در سوره بروج میخوانیم مرده باد اصحاب اخدود که با ریختن مؤمن به درهای و سوزاندن آنان تماشاگر این جنایت خود بودند. و تنها گناه آنان ایمان به خدای عزیزِ حمید بود. بنابراین گفتن مرگ بر ظالم یک سنت قرآنی است.
و اما سیره نبوی. بعد از آن که هفتاد و دو نفر از یاران پیامبر در احد کشته شدند و در خانهها عزاداری بپا شد، پیامبر اکرم پرسید چرا برای حضرت حمزه که سید شهدا بود، عزاداری بپا نمیشود و گریه کنندهای ندارد؟ معلوم میشود اقامه عزاداری برای شهید مورد توجه است. و همچنین همین که جعفر طیار در جنگ شهید شد، پیامبر دستور داد برای آل جعفر غذا تهیه کنید. از این نیز معلوم میشود تغذیه عزاداران و داغداران یک سفارش نبوی است.
تجلیل بزرگان در قرآن
عزاداری و بیان فضایل اهل بیت نمونهای از یاد نیکی است که خدا به پیغمبرش میفرماید و رفعنا لک ذکرک.
توجه دلها به اهل بیت نمونهای از دعای ابراهیم است که از خدا خواست دلهای مردم را به سوی خاندانش سوق دهد. (فاجعل افئدة من الناس تهوی الیهم) عشق به اهل بیت مصداق روشن وعدهای است که خداوند به مؤمنین داده که (سیجعل لهم الرحمن ودّا)
در مراسم عزاداری و نقل فضایل مطالبی را به خوبی درک میکنیم.
به خوبی میفهمیم که چگونه فرجام نیک برای متقین است. (و العاقبة لاهل التقوی)
به خوبی میفهمیم که چگونه نقشههای شیطانی ضعیف است و چگونه نقشه بنیامیه نقش بر آب شد. (ان کید الشیطان کان ضعیفا)
به خوبی میفهمیم که چگونه خداوند حق را بر سر باطل کوبید و آن را دمغ کرد. (بل نقذف بالحق علی الباطل فیدمغه)
به خوبی میفهمیم که چگونه خواستند نور خدا را خاموش کنند، ولی خدا هر روز آن را برافروختهتر میکند. (یریدون ان یطفئوا نورالله بافواههم)
به گفته روایات در طول تاریخ انبیا و پیامبر اسلام و اهل بیت همه آنان برای امام حسین(علیه السلام) اقامه عزاداری میکردند.
اقامه عزاداری خواندن تاریخ کربلا در منزل نیست. بلکه مثل اقامه نماز نیاز به یک توجه و عنایت و حرکت و حماسه دارد.
امروز دشمنان ما اقرار میکنند که ما حریف شیعیان نمیشویم. زیرا آنان دو بال قوی دارند. بال سرخ که عاشوراست و بال سبز که انتظار حضرت مهدی است. آنان از شهادت نمیترسند. از محاصره نظامی، اقتصادی، تبلیغاتی، شهادت، اسارت نمیترسند. چون رهبرشان امام حسین آنگونه در محاصره اقتصادی قرار گرفت که آب خوردن برای اطفال نداشت. و آنگونه در محاصره نظامی قرار گرفت که هفتاد و دو نفر میان سی هزار دشمن قرار گرفتند. و آنگونه در میان هیاهوی مخالفان قرار گرفت که هنگام سخن گفتن امام با هیاهو جلو شنیدن مردم را گرفتند. اما شهادت و اسارت را پذیرفت و زیر بار زور نرفت. الگوی شیعیان چنین فردی است. این از یک سو.
از سوی دیگر اینها به کمتر از رهبر معصوم و عدالت عمومی روی کره زمین با هیچ فردی قانع نمیشوند. و هیچ حکومتی با هیچ شیوهای اینان را راضی نمیکند و اینان همچنان در انتظار آن رهبر غایب هستند و ارادتی که به علما و مراجع دارند به خاطر آن است که این افراد را نایب آن سرور میدانند.
عزاداری هماهنگی با انبیا و اهل بیت است. و عزاداری همنوایی با حضرت مهدی است. امام صادق(ع) به شاعری فرمود شنیدهام مرثیه میخوانی؟ گفت بله. فرمود بخوان. امام آنگونه با صدای بلند گریه کرد که از کوچه صدای حضرت شنیده میشد.
عزاداری هماهنگی با فرشتگان و بهشتیان است. امام زمان(ع) میفرماید ای حسین عزاداری تو در اعلی علیین اقامه شده و حتی حورالعین در عزاداری تو به صورت خود سیلی میزنند. (و لطمت علیک الحورالعین)
عزاداری نوعی بیعت با امام از راه دور و از طریق احساسات است.
عزاداری ارعاب ستمگران و اعلام حمایت از مظلومان است.
عزاداری نشان دادن الگو به همه اقشار است. به نوجوان میگوید از حضرت قاسم (پسر سیزده ساله امام حسن مجتبی که در کربلا بود) یاد گیرید که اگر بناست رهبر مردم، جنایتکاری مثل یزید باشد، مرگ از عسل شیرینتر است. به جوان میگوید از علی اکبر یاد گیرید که به پدر خود گفت اگر راه ما حق است، هیچ باکی نیست.
عزاداری یعنی مخالفت و حذف همه سیاستهای انحرافی. (وقتی در زیارت عاشورا میخوانیم (لعن الله بنی امیه قاطبه) یعنی همه نوع سیاستهای انحرافی را رد میکنیم.)
عزاداری یعنی زنده نگاهداشتن خاطرات فداکاران. (بر تمام افرادی که توان دارند، حج واجب شده و بخشی از اعمال حج زنده نگاهداشتن خاطرات ابراهیم و اسماعیل و هاجر است. زائران خانه خدا در صفا و مروه شبیهسازی میکنند و همچون هاجر با هیجان میدوند، تا آن خاطره زنده بماند. و ما همانگونه که از پدر و پسر و همسر در مکه تجلیل میکنیم، باید از امام حسین و فرزندان و اصحاب و زینب کبری و خاندان او نیز تجلیل کنیم.)
شاید اگر بگوییم تجلیل ما در کربلا باید بیش از مکه باشد، سخنی گزاف نگفتهایم. زیرا در مکه ابراهیم و اسماعیل آماده گذشت از جان شدند. ولی قتلی صورت نگرفت. اما در کربلا علاوه بر قتل، قطعه قطعه شدند. در مکه چند ساعتی برای کودک آنجا (اسماعیل) آب نبود، ولی بعد آب زمزم از زمین جوشید. ولی در کربلا آب نجوشید. بنابراین تجلیل فداکاران که در مراسم حج آمده، بزرگداشت فداکاری آنان است.
عزاداری یعنی اجتماع، تعهد، غیرت، حرکت هدفمند.
عزاداری یعنی وحدت ملی (ترک و فارس، عرب و عجم، زن و مرد با هر نوع لهجه و آداب و رسوم)
عزاداری یعنی یک بسیج دهها میلیونی همراه با سوز بدون اجبار و بدون چشمداشت، عاشقانه و هر سال.
عزاداری یعنی صبر و مقاومت را ببین و یاد گیر.
عزاداری یعنی بلند نگاهداشتن پرچم مقاومت، مبارزه، مکتب، انقلاب، ایثار، اخلاص، شجاعت.
عزاداری یعنی یک کلاس عمومی تعلیم و تهذیب.
رضاخان که مأمور محو اسلام بود، به فکر منع عزاداری افتاد.
عزاداری یعنی نگه داشتن قانون پیروزی خون بر شمشیر. (همان چیزی که امروز در بیداری اسلامی کشورها مشاهده میشود.)
عزاداری یعنی عالیترین نوع تنفر از ظلم و ظالم.
عزاداری یعنی قساوتزدایی و تحریک عواطف و مظلومیابی و ظالمکوبی.
عزاداری یعنی تعظیم شعائر.
عزاداری یعنی نفوذ در دل مردم دنیا، تا آنجا که گاندی میگوید رهبر من امام حسین است، تا آنجا که در دانمارک که کاریکاتور پیغمبر را کشیدند، بزرگترین اجتماع روز عاشورا برای شیعیان در خیابانها جلوه میکند.
عزاداری یعنی دعوت به حق و منطق، ولی در قالب احساسات و هنر.
عزاداری بستری برای میلیونها سفر به شهر و روستا و در سایه آن صله رحم و بازدید از وطن و انواع کمکها.
عزاداری بستری برای دهها هزار هجرت روحانیون به اقصی نقاط دنیا و رساندن پیام اسلام.
در سایه عزاداری است که در خیابانهای نیویورک نماز جماعت برپا میشود.
عزاداری بستری برای رشد حماسهها، اشعار و هنرها و ایثار به دیگران و بستری برای بذل جان و مال است.
عزاداری یعنی تعطیل کردن بازارها و خیابانها و به فکر مظلوم افتادن و ظالم را محاکمه کردن.
عزاداری یعنی از جرقهها جریان ساختن. اگر امام حسین(علیه السلام) همه چیز خود را برای دین داد، پس ما نیز باید دینمحور باشیم.
عزاداری یعنی خود را در آیینه کمال دیدن. امام از جان، مال، فرزند، وطن، همسر، مسکن، لباس، غذا، طفل، جوان، اصحاب و ... گذشت، فقط از دین نگذشت. ما چه کردهایم؟
عزاداری یعنی محو طبقات. تاجر و فقیر، شهر و روستا، زن و مرد، کوچک و بزرگ، همه یکسوشدن.
در عزاداری میآموزیم که در سختترین شرایط از خدا راضی باشیم. که امام حسین(ع) فرمود (رضاً برضاک) و در سختترین شرایط به سراغ غیرخدا نرویم. که فرمود (لا معبود سواک)
در عزاداری میآموزیم به ولایت الهی وفادار باشیم. گرچه دو دستمان قطع شود.
در عزاداری میآموزیم که له میشویم، ولی شکسته نمیشویم. (زینب کبری به یزید گفت من تو را بسیار کوچک میبینم. (انی لاستصغرک)
در عزاداری است که میشنویم درهای غیب به روی افراد باز میشود. (علی اکبر به پدرش گفت (هذا رسول الله) یعنی من پیغمبر را میبینم. و امام حسین به یاران فرمود (هذه جنه) بهشت شما را من میبینم.)
در عزاداری میآموزیم که بالاترین هدف، رضای ولی خدا و امام معصوم است. (کسی که سیزده تیر به خاطر نماز عاشورا و حفاظت از امام بر بدنش خورد، لحظه آخر به امام گفت آیا از من راضی هستی؟ (اَرضیت عنّی؟)
در عزاداری میآموزیم اقامه نماز حتی به قیمت هر کلمه یک تیر. (سی تیر برای دو رکعت نماز)
در عزاداری میآموزیم آنچه مهم است، اراده است. سن مهم نیست. نوجوان باشد یا سالمند. (قاسم یا حبیب)
کلمات کلیدی : عزاداری امام حسین (ع) کربلا خاک شیعیان