ربیع الثانی(4 فروردین )وفات میرزا ابوالقاسم کلانتر
نوشته شده به وسیله ی نور الزهراء در تاریخ 91/1/4:: 9:43 عصر
3ربیع الثانی(4 فروردین )وفات میرزا ابوالقاسم کلانتر تهران
میرزا ابوالقاسم کلانتر تهرانی از علمای مشهور شیعه در چنین روزی از سال 1292 هجری قمری چشم از جهان فروبست.
حضرت آیتالله العظمی حاج میرزا ابوالقاسم کلانتر تهرانی، یکی از مشاهیر شیعه در قرن سیزدهم هجری است که در کتب تراجم و منابع تاریخی، او را بهعنوان فقیه اصولی، جامع علوم عقلی و نقلی و افتخار دانشمندان شیعه و یکی از بزرگترین علمای عامل که به زیور زهد و تقوا آراسته بود، ستودهاند.
پدرش حاج محمدعلی، از تجار متدین بازار تهران بود که به امانتداری و صداقت در تجارت آراسته بود. وی از خاندان دانش و تقوا همسری را برگزید که حاصل این پیوند مبارک، فرزندی سعادتمند بهنام میرزا ابوالقاسم، آن فقیه و اصولی ژرفنگر و دقیقالنظر بود.
از همان دوران کودکی نشانههای هوش و استعداد سرشار، در او نمایان بود. چنانکه در ده سالگی مقدمات علوم دینی را فراگرفت و مضامین مشکل را بهخوبی میفهمید و بهخاطر میسپرد. وی چندی بعد به حوزه علمیه اصفهان که در آن زمان از رونق خوبی برخوردار بود، رفت و مدت سه سال در محضر پرفیض اساتید آن سامان در کمال جدیت، دروس سطح را پی گرفت و پایههای علمی خود را قوی کرد.
میرزا ابوالقاسم تشنه علم و کمال بود. وی به عشق تحصیل در حوزه بابرکت و باقدمت نجف اشرف، دو سفر به عتبات کرد، اما هربار با مشکل و موانعی مواجه شده و به ایران بازگشت تا اینکه بار سوم توفیق تشرف به عتبات عالیات او را دست داد و به محضر شیخ اعظم مرتضی انصاری راه یافت.
او سالیانی چند از آبشار معرفت و اندیشههای زلال آن نادره زمان و اعجوبه دوران، جرعههای ناب نوشید و مراحل والای علمی، اخلاقی را به نحو شگفتانگیزی طی کرد تا جایی که استادش بارها به اجتهاد وی تصریح کرد. شیخ آقابزرگ تهرانی، میرزا ابوالقاسم را از مشهورترین شاگردان شیخ انصاری معرفی کرده و میگوید: «ایشان بحثهای استادش را به نحو احسن، تقریر نمود و مدت بیست سال این برنامه استمرار داشت.»
این فقیه محقق، که حقاً عالمی به تمام معنی وارسته و آراسته به ملکات فاضله و سجایای حمیده بود، در سال 1277ق به تهران بازگشت و مرجع امور دینی و علمی پایتخت گردید. علما و فضلای بسیاری در مجلس تدریس وی حاضر و از دانش و فضل او بهره میبردند.
این عالم فرزانه بنا به گفته نوه عالم و فاضلش، آیتالله میرزا محمد ثقفی، وقتی که خواست از نجف به ایران بیاید، به محضر شیخ انصاری رسید و استادش در لحظه تودیع و خداحافظی، به وی چنین توصیه کرد: «وقتی به تهران رفتی، درس و بحث و تشکیل محافل علمی را ترک مکن. اگر خواستی امام جماعت شوی، درصورتیکه قصدت خالصانه و برای خدا بود، بپذیر و اگر احساس کردی برای خدا نیست و کم و کیف جماعت و حمایت مأمومین در تو اثر میگذارد، از آن اعراض نما. دیگر اینکه در زمان حاکمیت جور و سلطه ستم، قضاوت را نپذیر و از قاضی شدن دوری کن.»
آری آن مجتهد جوان، در تهران رحل اقامت افکند و بنا به توصیههای ارزشمند استادش و دعوت آیتالله حاج ملاعلی کنی، در مدرسه مروی به تربیت و پرورش طلاب مبادرت ورزید. از کرسی درس او دانشوران زیادی بهرهمند شدند که بعضاً به مرتبه والای اجتهاد و مرجعیت نائل آمده و از رجال بزرگ و مشاهیر علم و دیانت و سیاست بهشمار میآیند.
این عالم ربانی که به کلانتر تهرانی شهرت یافته بود، از نفوذ اجتماعی و اقتدار معنوی خاصی در تهران برخوردار شد و این توانایی علمی و موقعیت اجتماعی را خالصانه در جهت اعتلا و نشر احکام الهی و فرهنگ اهل بیت علیهمالسلام بهکار گرفت. در اینکه چرا این خاندان به کلانتر شهرت یافتهاند، گفته شده که این لقب را از دایی معظمله محمودخان کلانتر گرفتهاند که در زمان ناصرالدینشاه، مأمور رسیدگی به امور اجتماعی و اقتصادی شهر تهران بود.
آیتالله کلانتر تهرانی علاوه بر تدریس و تربیت علمای برجسته، در عرصه قلم و نگارش نیز آثار نفیس و ارزندهای از خود بهجای گذاشت. معروفترین اثر معظمله، کتاب «مطارحالانظار» است که برگرفته از افاضات درس اصول استادش شیخ مرتضی انصاری میباشد. این فقیه محقق، در اواخر عمر از نظر سلامت جسم، دچار مشکل شد و بیناییاش چنان به ضعف گرائید که قادر به دیدن نبود.
آفتاب عمر حضرت آیتالله العظمی حاج میرزا ابوالقاسم کلانتر تهرانی خیلی زود غروب کرد و درست در سالروز ولادتش یعنی سوم ربیعالثانی (سال 1292 هجری قمری) دعوت حق را اجابت کرد و به سرای باقی شتافت. پیکر پاکش پس از تشییع باشکوهی در جوار بارگاه حضرت عبدالعظیم حسنی علیهالسلام در مقبره مفسر نامی، شیخ ابوالفتوح رازی به خاک سپرده شد.
منبع: تبیان
کلمات کلیدی :