عشق برای خوشبختی کافی است؟
نوشته شده به وسیله ی نور الزهراء در تاریخ 91/1/10:: 2:47 صبح
عشق برای خوشبختی کافی است؟
آیا درست است که متضادها بیشتر همدیگر را جذب میکنند، یا باید به «کفویت» توجه کرد؟ این سوالی است که خیلی ها در آستانه ازدواج می پرسند و جواب صریحی نمی توان به آن داد. پاسخ به این سوال در یک جمله جا می گیرد: تفاوت در عین کفویت.
شما برای ازدواج نیاز به تناسب هایی دارید که به هیچ عنوان قابل چشم پوشی نیستند. این تناسب ها و کفویت ها عبارتند از
1- تفاوت سنی: هر از گاهی در روزنامه میخوانیم که مردی با سن بیش از 70 سال با خانمی 25 ساله ازدواج کرده است، یا زنی حدود 60 سال به عقد مردی 30 ساله درآمده است! شاید این اندازه فاصله سنی را مواردی نادر بدانیم، اما هنوز پاسخ قاطعی برای میزان فاصله سنی همسران داده نشده است.
2- تفاوت در ملیت: تفاوتهای قومی و ملی همسران، زمینهساز تفاوت در آداب و رسوم و معیارهای زندگی آنان است. بنابراین ازدواج ملیت های مختلف به معنی بی توجهی به کفویت است.
3- تفاوت نژادی: افراد یک نژاد معمولاً با هم ازدواج میکنند، اما آیا اگر دو نفر با نژادهای مختلف با هم پیوند زناشویی برقرار کنند، دچار مشکل میشوند؟ به احتمال زیاد بله. چون آداب و رسوم و پرورش کودکی شان با هم متفاوت است و به احتمال زیاد راحت نمی توانند همدیگر را بپذیرند.
4- تفاوت در پیشینه خانوادگی: هر فرد پیش از ازدواج دست کم بیست سال در بستر خانواده خود رشد کردهاست. وضعیت اقتصادی و شیوههای تربیتی پدر و مادر بخش مهمی از شخصیت او را میسازد و شکل میدهد. ازدواج یک جوان از خانواده فقیر، با فرهنگ و تربیت خاص با جوان دیگری که در خانوادهای مرفه با فرهنگ و تربیت دیگری رشد کرده، چقدر مناسب است؟ مسلما این ازدواج زمینه ساز اختلافات زیادی می شود. قصه شاهزاده و گدا همیشه هم پایان خوش ندارد!
5- تفاوت در میزان تحصیلات: آیا ازدواج یک دختر با مدرک کارشناسی ارشد با یک پسر دیپلم مشکلساز است؟ به احتمال زیاد بله. تنها شرطی که این ازدواج را ممکن می کند، آن است که طرفی که تحصیلات کمتری دارد مدام خود را به روز کند و انگیزه پیشرفت کافی داشته باشد. درست هم اندازه همسری که تحصیلات بالاتر دارد.
امروزه بسیاری از جوانان معتقدند که ازدواج بدون عشق معنایی ندارد و عشق می تواند تفاوت ها را کمرنگ کند. عشق قطعا چنین تاثیری دارد اما نه در دراز مدت و نه در همه زمینه ها
6- تفاوت در سطح هوشی: این یکی از آن تفاوت هایی است که زندگی را از همان ابتدا به بن بست می رساند. تفاوت هوش یعنی تفاوت میزان درک، استدلال و دنیای ذهنی زن و شوهر.
7- تفاوت در وضعیت زناشویی: اینجا بحث ازدواج قبلی است. حال یا از ازدواج قبلی دارای فرزند هستند یا فرزندی ندارند... در باره این تفاوت چه باید گفت؟ این تفاوت معمولا مشکل ساز است اما در خیلی موارد زن و شوهر می توانند با فیلتر کردن مزاحمت های موجود، تغییر دادن ذهنیت خود و تغییر انتظارات، با هم کنار بیایند و خاطره زندگی قبلی را از ذهنشان پاک کنند.
8- تفاوتهای مذهبی: ازدواج یک مسیحی با مسلمان، یا اعضای فرقههای مختلف یک دین با هم تا چه اندازه پایدار و موفقیتآمیز خواهد بود؟ دین زیربنای زندگی است. به خصوص در میان ما مسلمانان که عقاید دینی در بطن زندگی مان قرار دارد و تار و پود ما را شکل داده. شما حتی اگر خود را زیاد مقید ندانید، باز هم سر بزنگاه دچار اختلافات مذهبی و اختلاف در ارزش ها و هنجارها خواهید شد و کارتان به بگو مگو خواهد کشید.
آیا عشق اختلاف ها را از بین می برد؟
امروزه بسیاری از جوانان معتقدند که ازدواج بدون عشق معنایی ندارد و عشق می تواند تفاوت ها را کمرنگ کند. عشق قطعا چنین تاثیری دارد اما نه در دراز مدت و نه در همه زمینه ها. 8موردی که در بالا گفتیم معمولا با جادوی عشق نقض نمی شوند و می توانند همچنان زندگی شما را تحت الشعاع قرار دهند.
برگرفته از بیداری
کلمات کلیدی :