سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جهاد در خاکریز

جهاد در خاکریز

خاکریز


در مرحله سوم عملیات، بایستی بین تنگه گوجار و الاغلو عمل می‎کردیم.

صبح عملیات، ساعت 9 درگیری شدیدی بود.

دشمن از اول صبح، هلیکوپترهایش را آورده بود و هر لحظه که نگاه می‎کردی، 3 الی 4 تا از آنها را در حال پرواز می‎دیدی.

ما با یکی از برادران لشکر 5 نصر، جهت شناسایی خاکریزها مقداری جلوتر از تنگه گوجار ـ الاغلو رفته بودیم.

بچه‎های ما بولدوزرها را آورده بودند.

ابتدای تنگه که بایستی خاکریز آن جا می‎خورد، وقتی جلو بودیم، دیدیم بغل هلیکوپترها چیزهایی شبیه به خمپاره زمانی منفجر می‎شود و به محض انفجار آنها، هلیکوپترها به عقب بر می‎گشتند.

در هر حال، مقداری از راه را شناسایی کردیم و به عقب برگشتیم.

در آن موقع، درگیری شدت بیشتری به خود گرفته بود.

در عقب، بچه‎ها مشغول زدن خاکریز هلالی بودند.

3تا از بولدوزرها و یکی از مسئولین تیم مشغول کار بودند و هلیکوپترها شدید فشار می‎آوردند،

چون وقت خاکریز زدن گذشته بود و ساعت 9ـ30/9 صبح بود.

یکی از برادران راننده بولدوزر به نام برادر رضا ملکی که مشغول خاکریز زدن بود، به محض این که هلیکوپترها می‎آمدند، به پشت خاکریز می‎رفت و با آرپی‌جی به طرف آنها، که خیلی نزدیک آمده بودند، شلیک می‎کرد و آر‎پی‎جی نزدیک هلیکوپترها منفجر می‎شد.

و ما تازه متوجه شدیم که آن گلوله‎ها خمپاره‎های زمانی نیستند، بلکه این برادران جهاد هستند که هم خاکریز می‎زنند و هم با دشمن می‎جنگند.

این امر باعث تعجب برادران مسئول لشکر 5 نصر شده بود که جهادی را چه کار به جنگ با آرپی‎جی!


حدیث جبهه/ حاج احمد پیری



کلمات کلیدی :
زیارتنامه حضرت زهرا سلام الله علیها جهت دریافت کد کلیک کنید