تنها آرزوی یک شهید 16 ساله
نوشته شده به وسیله ی نور الزهراء در تاریخ 91/1/14:: 4:1 عصر
به خدا قسم!
به خدا قسم اگر می دانستم با هربار که خونم ریخته می شود ، بی حجابی آغوش حجاب را دربر می گیرد ، حاضر بودم هزاران هزار بار کشته شوم.
شهید یعقوب ابراهیم نژاد
ای خواهران ، جهاد شما حجاب شماست و اثری که حجاب شما می تواند بر روی مردم بگذارد ، خون ما نمی تواند بگذارد .
شهید محمد رضا شیخی
آرزوی یکی از یاران آخرالزمانی حضرت مهدی(عج) را از وصیت نامه اش با هم بخوانیم،
تنها آرزوی یک شهید 16 ساله را:
ای ملت قهرمان، هم اکنون که وصیت مرا میشنوید، بدانید که ما به خاطر آب و خاک کشته نشدهایم؛ بلکه جان ناقابل خود را در راه اسلام عزیز فدا کردهایم.
ای خواهری که هماکنون به وصیت من گوش میدهی، بدان که
تنها آرزویم در تمام دوران نوجوانی خالی بودن جامعه از بیحجابی و یا بیعفتی بود.
یادم نمیرود روزی که مأمور گشت در امامزاده بودم،
رسیدم به خواهری که با ول دادن چادر خود
و نشان دادن محرمات خود
خون هر جوان غیرتمندی و هر انسان غیوری را به جوش میآورد.
بر حسب احساس مسئولیت جلو رفتم و با لحنی که خدا میداند خجالت کشیدم،
گفتم: خواهر عزیز زیارت مستحب است اما حفظ حجاب واجب و بیدرنگ دور شدم.
خواهر عزیز حجاب تو سنگر توست؛
پس این سنگر را هرگز و به هیچ وجه رها نساز که کوبندهتر از خون شهید است.
قسمتی از وصیت نامه ی شهید محمدرضا فلاح مهرجردی
منبع:روزنامه جمهوری اسلامی 29/10/83 به نقل از سایت صبح
صلوات
کلمات کلیدی :