داستان معراج و عفاف
نوشته شده به وسیله ی نور الزهراء در تاریخ 91/1/20:: 8:30 صبح
داستان معراج و عفاف
آقا سیدالمظلومین امیرالمؤمنین حضرت على (علیه السّلام) فرمود:
یک روز من و سیّده زنان عالم حضرت فاطمه زهرا(علیها السّلام) بر حبیب خدا حضرت پیغمبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وارد شدیم و آن بزرگوار را در حالى دیدیم که شدیدا گریه مى کرد.
به آن حضرت عرض کردم : پدر و مادرم فدایت شوند، یارسول اللّه، چه شده؟! چه چیزى شما را به گریه درآورده؟
آن حضرت فرمود: یاعلى شب معراج وقتی که به آسمان رفتم، زنان امتم را در عذاب شدید مشاهده کردم . بخاطر آن شدت عذابها گریان و نالان شده ام.
حضرت فاطمه زهرا (علیها السّلام) فرمود: مگر چه دیدید که اینقدر متأثر و گریان شده اید؟!
حضرت رحمة للعالمین (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:
1- زنى را دیدم که بمویش آویزان کرده بودند، در حالیکه مغزش میجوشید.
2- زنى را مشاهده کردم که به زبانش آویزانش کرده بودند، و از حمیم جهنم در حلقش مى ریختند.
3- زنى را دیدم که به دو پستانش آویزانش کرده بودند.
4 زنى را مشاهده کردم که دست و پایش را بسته اند و مارها و عقربها را بر او مسلط کرده بودند.
5- زنى را دیدم که گوشت بدنش را با قیچى مى چیدند و مجبورش مى کردند که آن را بخورد، و آتش از زیر آن زبانه مى کشید.
6- زنى را مشاهده کردم که به صورت کر و لال و کور است ، در حالى که در تابوتى از آتش مى باشد و مغز سرش از دماغش خارج مى شود و بدن او به صورت جذام و برص است .
7- زنى را دیدم که به دو پایش آویزان کرده اند، در حالیکه در تنورى از آتش بود.
8- زنى را مشاهده کردم که گوشت بدنش را از قسمت جلو و عقب به وسیله مقراض هایى از آتش جدا مى کردند.
9- زنى را دیدم که صورت و دستهایش آتش گرفته ، در حالى که روده هایش را مى خورد.
10- زنى را مشاهده کردم که سرش مثل سر خوک ، و بدنش مثل بدن الاغ و به انواع عذابها شکنجه اش مى دادند.
11- زنى را دیدم که به صورت سگ بود، و آتش از عقبش خارج مى شد و ملائکه با گرز آهنى از آتش ، بر سر و بدنش مى کوبیدند.
بى بى دو عالم فاطمه زهرا (علیها السّلام) فرمودند: اى حبیب من و اى نور چشم من ، اى پدر بزرگوارم به من بفرمائید که این زنان چه عملى داشته اند و به چه جهت به این عذابها گرفتار شده اند و راه و روششان چه بوده که پروردگار متعال آنها را به چنین شکنجه هایى مبتلا نموده ؟!
آقا رئیس اسلام حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:
1- آن زنى را که به موهایش آویزان شده بود، آن زنى بود که موهایش را از مردان نامحرم نمى پوشانید.
2- آن زنى را که به زبانش آویزان کرده بودند، آن زنیست که شوهرش را با زبانش اذیت مى کرد.
3- آن زنى را که به دو پستانش آویزان بود، آن زنى بود که از همبستر شدن با شوهرش خوددارى مى نمود.
4- آن زنى را که دست و پایش را بسته اند و مارها و عقربها را بر او مسلّط کرده بودند، آن زنى بود که بدون اجازه شوهرش از خانه خارج مى شد.
5-آن زنى را که از گوشت بدنش با قیچى مى چیدند و به او مى خورانیدند، زنى بود که خودش را براى مردان نامحرم زینت مى کرد و بدنش را به آنها نشان مى داد.
6- آن زنى را که کر و کور و لال بود، آن زنى بود که از راه زنا بچّه دار مى شد و به گردن شوهرش مى انداخت .
7- آن زنى را که به پاهایش آویزانش کرده بودند، زنى بود که در حال نجاست وضو مى گرفت یعنى رعایت نجس و پاکى را نمى کرد، و در وقت جنابت و حیض غسل نمى نمود، و در نمازش سستى مى کرد.
8- آن زنى را که از گوشت جلو و عقب بدنش با مقراض از آتش جدا مى کردند، زنى بود که خود را از راه نامشروع به مردان عرضه مى داشت .
9- آن زنى که صورت و دستهایش آتش گرفته و روده هایش را مى خورد، آن زنى بود که قوّادى مى کرد، یعنى واسطه حرام بود.
10- آن زنى که سرش مثل سر خوک و بدنش مثل بدن الاغ بود، آن زنى بود که سخن چینى مى کرد و زیاد دروغگو بود.
11- آن زنى که به صورت سگ بود آن زنى بود که آوازه خوان (و صدایش را براى نامحرم با ناز و کرشمه و مهیّج رها مى کرد) و حسود بود.
کلمات کلیدی :