سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به یاد شهید «مرتضی آقاجانی»

به یاد شهید «مرتضی آقاجانی»
به عشق کسب رضای خدا
سال 1335 غنچه ای از باغ زندگی بر شاخسار عشق، آغاز به رویش کرد. نامش را به عشق علی مرتضی(ع)، «مرتضی» گذاردند. وی در کنار پدر و مادر متدین خود با آداب و رسوم مسلمانی پرورش یافت اما دیری نپایید که بازی سرنوشت، در سن 2 سالگی وی را از سایه پدر محروم کرد.
با هوش و ذکاوت بالا و علاقه فراوان در مقطع کارشناسی رشته شیمی از دانشگاه «اصفهان» مدرک گرفت. مواقعی نیز به فعالیت علمی و مسابقات فرهنگی می پرداخت. در طول عمر پربارش به تاسیس کتابخانه «مسجد علی» اقدام کرد و در امور مذهبی و مسجد مشارکت داشت. در عزلت و تنهایی با جامه عشق و وضوی طهارت، دل خود را با عبودیت پروردگار منور می ساخت و با حلاوت آیات آسمانی عقد می بست. خوش خلقی و خوش برخوردی از صفات آشکار وی بود. پس از انقلاب، مکتب توحید «مسجد علی خوراسگان» و پایگاه قرآنی را تشکیل داد و در پیشبرد اهداف اسلامی فعالیت کرد.
عشق به کسب رضای خدا، دفاع از وطن و حمایت امام (ره) و حفظ ناموس در وجودش موج می زد تا که این بزرگ مرد، با مردانگی تمام داوطلبانه قدم به «میعادگاه بستان» نهاد و طی مصاف با کفر صدامی، پس از آزادسازی آن منطقه، خود بر اثر ترکش خمپاره در تاریخ 14/9/1360 به لقاءا... پیوست.



کلمات کلیدی : شهید

سردار شهید مهندس محمد تقی رضوی

شهید مهندس محمد تقی رضوی

مقدمه

می‌خواهیم سخن از حدیث عشق بگوییم . قصد آن داریم از آن عشق شروع کنیم که عاشق را تا مرز جان دادن از برای معشوق راهنمایی کرد. اما به راستی چه دشوار خواهد بود بیان حدیثش . حدیثی که از عشق می‌گوید .

ما برانیم تا از چشمه سار طلایی خورشید و زلال با طراوت آب سخن برانیم . قصد کرده‌ایم از آن کبوتر سفید بال صحبت برآوریم که از چشمه‌سار خورشید به کمال رسید و از زلال آب به جمال .

حال گرچه سخن از چنین مردانی بس مشکل می‌نماید و اگر چه نمی‌توان تمامی ایثارشان را از لابلای چنین کلمات مسطوری بیرون کشید اما خود بگویید که چاره چیست ؟ آیا باید دست بر دست گذاشت و از آن همه ایمانشان چیزی نگفت ؟ آیا آیندگان بر ما خرده نخواهند گرفت که چرا از پدران قهرمان و شهید ما چیزی مکتوب نکرده‌اید ؟ آن وقت مرا و تو را جواب چه خواهد بود جز عرق شرمی بر پهنای پیشانی ؟ جان کلام آن که این یادنامه به مناسبت یادبود سردار سنگرسازان بی‌سنگر شهید سید محمد تقی رضوی قائم مقام عملیاتی قرارگاه مهندسی – رزمی خاتم الانبیاء (ص) و مسئول ستاد مرکزی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی به رشته تحریر درآمده است که به خانواده محترم ایشان و تمامی همرزمانشان تقدیم می‌داریم.

زندگینامه شهید

سردار شهید اسلام محمد تقی رضوی در سال 1334 در مشهد مقدس بدنیا آمدند.

شهید برای درس و تحصیل وارد انستیتو مشهد شد . محمد تقی پس از فارغ التحصیل شدن از انستیتوی مشهد ، به سربازی اعزام می‌گردد. سربازی وی ، با اوج‌گیری انقلاب مصادف می‌شود که او به روشنگری دیگر سربازان در پادگان می‌پردازد .به دنبال فر مان حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر ترک پادگانها توسط سربازان ، او نیز پادگان را ترک کرد . مادرش می‌گوید ، تیر بارانت می‌کنند . با خونسردی همه مسایل را برایم توضیح داد و من قدری آرام شدم . به او گفتم پس چند روز بیرون نرو تا شناخته نشوی ، با لبخند جواب داد : مادر ! من فرار کرده‌ام که فعالیت کنم و اعلامیه‌های امام را پخش کنم . فرار کرده‌ام که درکنار مردم باشم . نه اینکه در خانه بمانم .

وی فعالانه وارد مبارزه علیه رژیم می‌شود و لحظه‌ای از فعالیت باز نمی ‌ایستد . هنگام ورود حضرت امام (ره) به کشور ، مشتاقانه رهسپار تهران شده و خود را برای استقبال از معظم له آماده می‌کند . عشق و علاقه‌اش به حضرت امام (ره) به حدی بود که همواره با دیدن عکس ایشان به وجد می‌آمد و نیرو می‌گرفت . به دنبال پیام حضرت امام (ره) به عضویت جهاد سازندگی درمی‌آید .

فعالیتهای شهید در دوران دفاع مقدس

رضوی با شروع جنگ تحمیلی ، به جبهه‌های جنگ می‌شتابد و نقطه عطفی در زندگی ‌اش آغاز می‌گردد. وی از روزهای نخستین جنگ ، خود را به جبهه‌‌ها می‌رساند و با عضویت در ستاد جنگهای نامنظم شهید چمران به دفاع از انقلاب و اسلام می‌پردازد .وی در طرح کنال‌کشی اطراف اهواز فعالانه شرکت کرد . پس از مدتی به جهاد خراسان می‌پیوندد و فعالیتهای خود را در سنگری دیگر ادامه می‌دهد . وی ابتدا به عنوان « مسئول ستاد پشتیبانی جنگ جهاد خراسان » مشغول انجام وظیفه می‌شود و نقش بسزایی در سازماندهی و گسترش ستاد پشتیبانی ایفا می‌کند که با تلاش و پیگیری او ستاد مرکزی پشتیبانی جنگ و جهاد در جنوب شکل می‌گیرد . او با جمع آوری تعدادی لودر و بولدوزر و غلتک ، بنای کار مهندسی – رزمی را می‌گذارد و برای اولین تجربه جاده نظامی اندیمشک – حمیدیه را احداث می‌کند شهید رضوی در جبهه‌های نبرد ، از خود توانمندی و رشادتهای بالایی نشان می‌دهد و هرگز از تلاش و کوشش باز نمی‌ایستد . با ارایه طرحهای مهندسی بدیع و نو ،‌بارها و بارها در عملیات متعدد ، راهگشای فرماندهان و رزمندگان اسلام می‌شود . مهندس جعفری یکی از همرزمان وی می‌گوید :« در عملیات خیبر وقتی با مشکلات پیچیده‌ای مواجه شدیم ، ایشان راهی منطقه شد و در ارتباط با مسایل مهندسی آنجا ، عیناً منطقه را بررسی کرد و بعد طرحی ارائه نمود که باعث حفظ و تثبیت جزایر توسط رزمندگان شد.»

رضوی به رغم داشتن مسؤولیت بالا، هر جا که احساس نیاز می‌کند ، فوراً وارد عمل می‌شود ، از زدن خاکریز با لودر و بولدوزر تا ایجاد جاده و پل به عنوان اولین تجربه درامر مهندسی و رزمی ، در عملیات «طریق القدس»جاده‌ای ابتکاری از پشت تپه‌های «الله اکبر» احداث می‌کند که نیروهای رزمنده با استفاده از آن جاده ، دشمن را دورزده و با تصرف توپخانه دشمن ، به پیروزی عظیمی دست می یابند .

شهید رضوی با پشتکار وابتکار فراوانی که در عملیاتهای گوناگون از خودنشان می‌دهد ، توجه مسؤولان و فرماندهان جنگ را جلب می‌نماید .

وی پس از ماهها خدمت در مسئولیت فرماندهی مهندسی جهادسازندگی ، به عنوان«مسؤول ستاد کربلا» و «فرماندهی مهندسی جنگ جهادسازندگی » و نیز«معاونت فرماندهی قرارگاه مهندسی رزمی قرارگاه خاتم‌الانبیاء(صلی الله علیه وآله و سلم ) منصوب شده و به هدایت مهندسی – رزمی جنگ می‌پردازند .

مناجاتی از شهید

خدایا ! عاشقم ، عاشق ترم کن به دیدارت

خدایا ! خطا کردم ، به بزرگی و عظمتت ببخشم

خدایا! با همه گناهانم ببخش و بیامرزم و شهادت را نصیبم گردان

خدایا ! نمی‌دانم با این بار گناهان با چه رویی به پیشگاهت برسم با این همه عشق دیدارت دیگر تحملم را بریده است .

خدایا ! با دیدن یاوران صدیقت احساس حسادت می‌کنم ، راه مرا در کنار یاورانت قرارده»

خدایا ! در این شبهای با عظمت طلوع فجر در کنار رزمندگان اسلام مرا هم با همه رو سیاهی به عظمت روح شهدا ببخش و بیامرز.

خدایا ! خانواده شهدا فرزندان شهدا منتظر پیروزی اسلام هستند ، نصرت نهایی را هرچه زودتر عطا فرما .

بسم رب الشهداء

شهید رضوی در گفتار شهید سپهبد صیاد شیرازی

شیهد رضوی چهره بسیار با سابقه‌ای بود که می‌توان او را هم به عنوان یک رزمنده اسلام در مجموعه رزمندگان اسلام مجسم کرد وهم به عنوان یک جهادگر اسوه از او نام برد . اگر بخواهیم روی اخلاق فردی او بحث کنیم ، فکر می‌کنم بعضی از منشهای او برای همه مشخص است . آقای رضوی همیشه یک تسبیح در دست داشت وذکر می‌گفت . همیشه یک التهاب و هیجان درونی برای کاریابی داشت . وقتی که به او می‌گفتی «آقای رضوی برای جلسه بیا » مثل این بود که دنیا را به او داده‌ای ، چون می‌دانست که کار جدیدی برای او پیدا شده است و عظمت و روحیه او در این بود که از نوع کار نمی‌ترسید. هرکجا او را احضار می‌کردند بلافاصله می‌آمد .این روحیات عامل پیوند و وحدت بیشتری در بین رزمندگان میشد . اینها به هیچ چیز وابسته نیستند و وابستگی آنها به خداوند محرز است ...»

از منشهای دیگرش علاقمندی او به کارش بود مخصوصاً اگر کار در خط اول جبهه یا تا عمق دشمن می‌بود پابه‌پای عناصر شناسایی به آن محل می‌شتافت و به نظر می‌رسید که متحرک تر می‌شود . یعنی همیشه دنبال آن هدفی بود که بالاخره به آن رسید یعنی یک روز به آنجایی که آرزویش را داشت رسید .

در واقع زبان من قاصر از آن است که بتوانم به معنای واقعی‌تری از شخصیت شهید ارجمند برادر عزیز رضوی حرف بزنم ولی تا آنجا که من با ایشان در تماس بودم اینهایی بود که گفتم . اینها سرنخی بود از شخصیت‌ظاهری ایشان که ما را به بطن عمیق و پرمحتوای او راهنمایی می‌کند. خداوند او را با سایر شهدای انقلاب و بابزرگان بهشت محشور گرداند.

اگر بخواهیم راجع به مهندسی – رزمی صحبت کنیم باید اذعان داشت که این نیرو یک نیروی نو پا وتازه در جنگ و نبرد با ضد انقلاب بود . مادر نواحی غربی کشور طی نبردی که با ضد انقلاب داشتیم مهندسی –رزمی را شناختیم .

 نحوه شهادت

نقطه رهایی شهید رضوی ، هنگام شناسایی منطقه عملیاتی کربلای 10 ، در کوههای غرب کشور تعیین شده بود . او را به دیار کروبیان فراخوانده بود ؛ چرا که در میان اهل آسمان ، شناخته شده بود تا میان خاک نشینان.

سکوی عروج بلندترین نقطه زمینی بود و محمل عروج گلوله‌ای که جز مأموریت وظیفه‌ای نداشت . مأمور بود و معذور میان شعله و انوار انفجار ، پایکوبان و دست افشان ساغر مست . چنان شورانگیز به جلوه درآمد که یادش رفت که یک پایش را بلندی کوه جا گذاشته است .

اما او دیگر به پای زمینی احتیاج نداشت از آن پس ، باید با شاهپر عشق به پرواز درآمد که در چشم زدنی ، صدرنشین سفره سدرة المنتهی شد . او روز سوم خرداد ماه1366 در عملیات کربلای ده در سردشت به فیض عظیم شهادت نائل آمد .

پیام مقام معظم رهبری به مناسبت شهادت سردار شهید محمد تقی رضوی

شهادت مجاهد خستگی ناپذیر و سردار رشیداسلام معاونت فرماندهی مهندسی رزمی قرارگاه خاتم الانبیاء شهید بزرگوار محمد تقی رضوی را که پس از تلاشهای بزرگ و مخلصانه چندین ساله تحمل شدائد فراوان به لقاءالله پیوست را گرامی می‌داریم .

شهادت دلیر مردان و آبدیدگان میدانهای الهی ، قله کمالی برای مجاهدتها ، مقاومتها وفداکاریهای آنان است و مهر تأیید و قبول از جانب پروردگار بزرگ می‌باشد . تا در زمریه نخبگان و برگزیدگان حضرتش درآیند و خلعت وصال پوشند و جاویدان نزد پروردگار شان مرزوق و متنعم شوند .

اینجانب شهادت این لاله‌ی رسول خدا و حضرت علی‌بن موسی الرضا (علیه الاف و التحیة و الثناء)را که در آستان مقدس و مبارک آن حضرت نیز غنوده است ، به خانواده محترم ، همشهریان عزیز و عموم مردم شریف خراسان تبریک و تسلیت عرض می‌کنم و علو درجات و رضوان الهی را برای این شهید عزیز و اجر صابران را برای خانواده محترم ایشان از حضرت حق استدعا دارم .

در رثای شهید

امشب پریشان خاطر و دلتنگ هستم دلتنگ بوی جبهه بوی جنگ هستم دلتنگ شور و حال شبهای غریبی دلتنگ عطر خیس قرآنهای جیبی کو لاله‌هایی که سراسر داغ بودند ؟

حیثیت گل ، آبروی باغ بودند آنان که دریا وامدار روحشان بود

خورید زخم سینه مجروحشان بود

آنان که اخلاص عمل قدیسشان کرد

آنان که باران شقایق خیسشان کرد .

 



کلمات کلیدی : شهید

گزیده ای از وصیت نامه ی سردار رشید اسلام شهید حاج یدالله کلهر

گزیده ای از وصیت نامه ی سردار رشید اسلام شهید حاج یدالله کلهر

بسیج مدرسه ی عشق است .بسیجیان نور چشم امت حزب الله می باشند . راد مردانی هستند که بدون هیچ چشمداشتی به مادیات ودنیا همیشه در صحنه های نبرد ومشکلات ومصائب مانند کوهی استوار قدم برداشته و دست و پنجه نرم می کنند وخواهند کرد.آن نور چشمان کسانی هستند که بازوان پرتوان آنها زیارتگاه بزرگ مرد عصرمان امید کلیه ی مسلمانان ومستضعفین جهان یعنی خمینی کبیر می باشد . پس ای کسانیکه با عزیزان الهی برخورد خوبی ندارید ، به شما می گویم ، شما هنوز پس از چندین سال انقلاب ودادن این همه شهید که هر کدام اسوه ای بودند خودتان را هم نشناخته اید تا برسد این گلها ی باغ بهشتی را.وای بر شما اگر رفتار وبرخوردتان را با این بسیجیان معصوم خوب نکنید . کافی است فقط دلشان را بشکنید آن وقت نه دنیایی برای شما باقی خواهد ماند ونه آخرتی .اما ای برادران بسیجی روشنائی دیدگان ملت ، نمی دانم که چقدر به شما علاقه دارم وشما را از صمیم قلب دوست دارم.

شما ها هم سعی کنید همیشه همان بسیجی واقعی بمانید ودر تمام برخورد هایتان همانگونه باشید که مردم فکر می کنند. همانطوری که امام عزیز در مورد شما می گوید باشید واگر کسی هم خود را بسیجی جا می زند ولی در عمل یک بسیجی نیست اول او را با اعمال ورفتار خود ارشاد کنید ، ولی اگر دیدید قابل ارشاد نیست با او رفت و آمد نکنید که از شما سوء استفاده نکند

برگی از وصیت نامه شهید حاج یدالله کلهر

بـا سلام و درود بر محمد(ص) و امام زمان عج و نایب بر حقش امام خمینی رهبر بزرگ تمامی مسلمین و مستضعفین جهان رهبری که تمامی ما را از منجلاب خواری و ذلت به بیرون کشیده و به راه راست هدایتمان کـرد و نـوری شد در تاریکی راه که بتوانیم در حرکت خودمان را از تمام راههای انحرافی بازداریم و در راه مستقیم که همان ا... می باشد حرکت خود را ادامه دهیم با این راهنمایی امام عزیزمان بود که راه خودمان را پیدا و انتخاب کردیم تا بتوانیم جبران زمان جاهلیت خودمان را بکنیم.

خـدایـا شاهد باش که از تمام مظاهر مادی دنیا برهیم تا بیشتر به تو نزدیک شویم و به تو بپیوندیم.

خدایا شاهد باش به عشق تو در مسیر تو حرکت کردیم و اینک فقط پیوستن به تو را انتظار داریم.

خدایا من خواهان شهادتم نه به این معنی که از زندگی کردن در این دنـیـا خـسـتـه شـده ام و خـواسـتـه بـاشم خود را از دست این سختی ها و نـاملایمات دنیوی خلاص کنم بلکه می خواهم شهید شوم تا اگر زنده ام مـوجـودی نـبـاشم که سبب جلوگیری از رشد دیگران شوم تا شاید خونم بتواند این موضوع را جبران کند و نهال کوچکی از جنگل انبوه انقلاب را آبیاری کند.

مـی خـواهم شهید شوم تا خونم به سرور شهیدان حسین علیه السلام گواهی دهد که من مانند مردم کوفه نیستم و رهرو راهش بوده ام.

ای بـهـتر از همه دوستها و یارها مرا دریاب. ای معشوقم مرا توخش بخوان من انسانی گنهکار و روسیاه هستم.

مرا فراخوان که دیگر نمی توانم صبر کنم و صبرم به پایان رسیده است.

گرچه سخت و ناگوار است بین دوستان صمیمی جدایی افتد و چه سخت است آن زمان که یک رهرو به مقصد ش برسد و دیگری مثل من به مقصد خویش نرسد.

بارالها خودت این سختی ها را از دوش من بردار...

منبع:سایت تبیان



کلمات کلیدی : شهید

سردارسرتیپ شهید یدالله کلهر(زندگی نامه)

شهید یدالله کلهرسردارسرتیپ شهید یدالله کلهر

 

یدالله به سال 1333 در روستای «بابا سلمان» از توابع شهریار، در خانواده ای متوسط و مذهبی زاده شد. عشق به خاندان اهل بیت و ائمه اطهار از همان دوران کودکی با تمام وجودش عجین گشت و از او مردی با احساسات ناب مذهبی ساخت، به طوری که پیش از رسیدن به سن بلوغ شرعی و تکلیف، به نماز می ایستاد و در مساجد و محافل دینی شرکت می کرد.
در سن هفت سالگی قدم در راه مدرسه و تحصیل می گذراد و با بهره مندی از هوش و استعداد خوب دوره ابتدایی را با نمره های عالی و رتبه ممتاز در زادگاه خود به پایان می رساند. وی برای ادامه تحصیل مجبور می شود به شهریار برود چرا که دوره متوسطه در روستا نبود. در یک? از دبیرستان های شهریار به تحصیل می پردازد. او که در جستجوی معرفت دینی بود، همزمان با تحصیل، به مطالعه کتب دینی رو می آرود از این رو، با شهامت و توان فکری خوب، با گروه «ضاله بهائیت» به بحث می پردازد. جثه درشت و قوی و اندیشه سالم از او چهره ای جذاب می ساخت و به خاطر جوانمردی و منش والایش، زبانزد بود. یدالله کلهر اوقات فراغت خود را به مطالعه , ورزش و تفریحات سالم محلی می پرداخت وی تحصیلات خود را تا سوم متوسطه ادامه می داد، ولی به دلیل دوری روستا از شهر و سخت? رفت آمد مجبور به ترک تحصیل شد.
یدالله پس از ترک تحصیل، در یک تانکر سازی مشغول کار می شود. وی در سال 1351 همراه یکی از دوستانش، در کار برق و سیم کشی ساختمان وارد می شود و در شهر اصفهان، یک پروژه بزرگ برق کشی را با موفقیت و در اسرع وقت به پایان م? رساند. در سال 1353 مدتی به جوشکاری می پردازد و همان سال به سربازی اعزام می شود. وی چندین بار از سربازی فرار می کند و سرانجام دوره آموزش خود را در ارومیه و بقیه سربازی اش را در شاهپور می گذراند.
فعالیت های شهید پیش از پیروزی انقلاب اسلامی
از آن جا که خانواده اش پیش از انقلاب اسلامی، با شخصیت حضرت امام آشنا بوده و از معظم له تقلید می کردند، او هم رساله و برخی کتاب های ایشان را مطالعه می کند و با افکار و اندیشه هایشان آشنا می شود. در دوره سربازی به ماهیت رژیم شاه پی می برد وخیلی زود وارد مسائل سیاسی می شود. وی دوستان سرباز خود را جمع کرده، به روشنگری می پردازد و ماهیت رژیم را برای آنان آشکار می کند.
درسال 1355 سربازی را تمام می کند و پس از بازگشت از سربازی، دوباره به کارهای برق و سیم کشی ساختمان مشغول می شود. مدت? هم به آهنگری و جوشکاری می پردازد.
یدالله با شروع جرقه های انقلاب اسلامی، وارد عرضه سیاسی می شود. جوانان محل را جمع کرده، درباره حضرت امام و انقلاب برای آنان صحبت می کند. وی نخستین کسی بود که در مسجد «بابا سلمان»، «تکبیر» و شعار «مرگ بر شاه» را سر می دهند. و مردم را به مبارزه علیه شاه ترغیب می نماید. مدتی از سوی پاسگاه شهریار مورد تعقیب قرار می گیرد. با هوشیاری تمام، فعالیت هایش را گسترش می دهد و هر روز بچه ها? محل را جمع می کند و با آنان شعارهای تند انقلابی، از جمله شعارهای «مرگ بر شاه» را سر می دهند. وی فعالانه در اغلب صحنه های انقلاب اسلامی حضور می یابد و در روزهای پیروزی انقلاب برای فعالیت بهتر و بیشتر، راهی تهران می شود. در راهپیمایی ها حضور جدی می یابد. در 21 بهمن ماه 1357 هنگام تصرف پادگان «باغ شاه»، از ناحیه پا تیر می خورد و مجروح می شود و چند روز در بیمارستان بستری می گردد.
فعالیت های شهید پس از پیروزی انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، فعالانه در مسائل انتظامی و امنیتی در کرج فعالیت می کند. وی از جمله بنیانگذاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه کرج به شمار می رود. در فروردین ماه 1358، به دنبال تحرکات ضد انقلاب در کردستان، به سرپرستی یک گروه، عازم آن جا می شود و مدتی به نبرد علیه ضد انقلاب می پردازد.
او که روحی فعال و جستجوگر داشت، هرگز نمی توانست ببیند انقلابی که در راه آن خون ها? پاک هدیه شده و خون دل ها خورده شده، به راحتی بازیچه دست عده ای ضد انقلاب و وابسته قرار گیرد. از این روی، از فردای پیروزی انقلاب اسلامی خود را وقف تحقق آرمان های بلند آن می کند و هر جا که به وجودش نیاز باشد، از هیچ کوشش دریغ نمی کند.
فعالیت های شهید در دوران دفاع مقدس
پاسداری , پاک باخته و فدایی انقلاب بود، که پس از شروع جنگ تحمیلی، گروهی از پاسداران سپاه کرج را جمع کرده، به فرماندهی خود، راهی جبهه های «سرپل ذهاب» و «گیلان غرب» می شوند و مدتی در آن جبهه علیه دشمن بعثی عراق به مقابله می پردازند وی در آزاد سازی گیلان غرب، ایثار و شهامت بالایی از خود بروز می دهد و توانمندی نظامی خود را به نمایش م? گذارد.
او پس از مدتی جنگیدن در جبهه های غرب و پس از آزادی گیلان غرب، به جبهه های جنوب اعزام می شود و با نیروهای خود در جبهه آبادان مستقر می گردد و در حساس ترین شرایط، آبادان را همراه دیگر نیروهای مردمی، از سقوط و اشغال نجات می دهد. فرماندهان خیلی زود به توانمندی نظامی و لیاقت شهید کلهر پی می برند و از استعداد وی در مسوولیت های مختلف نظامی بهره می گیرند. شهید کلهر در تشکیل تیپ المهدی (ع) نقش اساسی ایفا می کند و خود به عنوان جانشین فرماندهی آن برگزیده می شود.
کلهر از زمانی که وارد جنگ می شود، در اکثر عملیاتها با مسوولیت بالا و هدایت نیرو و فرماندهی محور وارد عمل می گردد و بارها در جبهه مجروح می شود. در عملیات «فتح المبین» به عنوان خط شکن حماسه می آفریند و در منطقه «ام الرصاص» سخت مجروح می شود.
کلهر در اکثر عملیات ها به عنوان خط شکن عمل می کند. از این رو، چندین بار به سختی مجروح می شود؛ اما او کسی نبود که از پای بیفتد و به بهانه جراحت، پای از جبهه بکشد. یک کلیه اش را از دست می دهد و یک دستش بر اثر ترکش، عملاً از کار می افتد جای جای بدنش ترکش می نشیند؛ ولی او که عاشق جبهه و بسیجیان بود، آنان را ترک نمی کند.
او در سال 1361 یک دوره فشرده تخریب و مربیگری را در پادگان امام حسین می گذارند. در اردیبهشت ماه 1363 همراه گروهی به سوریه و لبنان اعزام می شود و جبهه های مختلف لبنان، از جمله بلندی های جولان بازدید می کند. پس از بازگشت از لبنان، به جبهه های جنوب باز می گردد.
کلهر در عملیات فتح المبین با مسئولیت «معاونت تیپ» وارد عمل می شود و در محور «فکه» و «تنگه رقابیه» حماسه می آفریند. پیش از تشکیل تیپ المهدی (ع)، وی در طرح، برنامه و هدایت عملیات ها نقش موثر و بسزایی ایفا می کند. پس از شرکت فعال در «عملیات رمضان»، در لشگر 21 محمد رسول الله (ص) به عنوان جانشین لشگر منصوب شده و با این مسئولیت، در «عملیات والفجر مقدماتی» و «والفجر 1» حضوری تعیین کننده می یابد.
او در عملیات «والفجر 8» وارد عمل می شود و به عنوان فرمانده، به هدایت نیروها می پردازد. او در این عملیات، به سختی مجروح می شود؛ به طوری که به خاطر مداوا حدود یک سال در بیمارستان بستری می گردد. هنوز بهبودی کامل نیافته به جبهه های نبرد می شتابد و در عملیات «کربلای 4» و «کربلای 5» حضوری چشمگیر و حماسی می یابد.
ویژگی های اخلاقی
کلهر به مفهوم واقعی، عاشق بود؛ عاشق راهی که انتخاب کرده بود. عاشق حضرت امام، عاشق بسیجیان و مردم. او هر چه داشت، با دیگران قسمت می کرد. وی مردی متواضع و فروتن بود. شجاعتش در جبهه همیشه راهگشا بود. از نوجوانی، جوانمرد و والامنش بود. در عین جدی و قاطع بودن، شوخ طبع می نمود. با بسیجیان با احترام و ادب برخورد می کرد، از این رو، همه مجذوب او می شدند و از او حرف شنوی داشتند. حرمت بزرگتران را همواره حفظ می نمود.
او پایبند حلال و حرام بود. از امر به معروف ونهی از منکر غفلت نمی ورزید. با دعا و قرآن انس دیرینه داشت. نماز شبش در جبهه ترک نمی شد. یکی از همرزمانش می گوید: «شبی با بچه ها داشتیم از خاطرات شهدا تعریف می کردیم و شهید کلهر هم نشسته بود. دیر وقت بود، گفت:«بچه ها بروید بخوابید که نماز صبح تان قضا نشود همه که رفتند، آمد و از من خواست که به اتاقش بروم و من رفتم. یک مفاتیح از کشوی میزش در آورد، و گفت که زیارت عاشورا را برایم بخوان. زیارت را که شروع کردم، سرش را به سجده گذاشت و در حال سجده شانه هایش از گریه می لرزید. نیم ساعت دعا طول کشید. دیدم هنوز در سجده است. تو حال خودش رهایش کردم و از اتاق بیرون آمدم. صبح که برای نماز بیدار شدم، رفتم که برای نماز بیدارش کنم، دیدم هنوز در سجده است و هق هق گریه اش بلند است.»
چگونگی شهات
شهید کلهر که چمدانی پر از شکوفه های یاس تقوا همراه داشت و برای ملاقات و ضیافت با شکوه عشق لحظه شماری می کرد، عاقبت در «شلمچه» کارت سبز دعوت در میهمانی کروبیان را دریافت کرد.
وی در دی ماه 1365 در عملیات «کربلای 5» در منطقه شلمچه، در حالی که برای شرکت در جلسه ای عازم پشت جبهه بود، تذکره عبور و معراج به عالم ملکوت را گرفت و از شرکت در جلسه زمینیان باز ماند. وی بر اثر اصابت ترکش به سرش به شهادت رسید. یکی از دوستان همرزمش درباره نحوه شهادت شهید کلهر می گوید: «داشتم راهی خط مقدم می شدم که سردار «فضلی» گفت که به کلهر بگویم برای شرکت در جلسه به عقب باز گردد. با خشایار برای گردان امام سجاد (ع) که تقریبا در محاصره بود، غذا و مهمات می بردیم. به خط مقدم رفتم. شهید کلر با قامتی برافراشته و استوار، در حال هدایت رزمندگان بسوی دشمن بود. دشمن منطقه را زیاد می کوبید. پیغام را دادم. چند لحظه بعد سوار جیپ شد که باز گردد. دویست متر رفته بود که یک دفعه گلوله ای کنار ماشین او منفجر شد. قلبم به تپش افتاد. یک لحظه منطقه دور سرم چرخید. بچه ها «یا حسین» گویان به طرف جیپ دویدند و با هزار مصیبت خودم را به او رساندم. از شدت انفجار، جیپ مچاله شده بود. خون از سر و روی شهید کلهر سرازیر بود ,ترکش به سرش خورده بود.



کلمات کلیدی : شهید

وصیت نامه عرفانیءسیاسیءاجتماعی شهید ناصر کاظمی

وصیت نامه عرفانیءسیاسیءاجتماعی شهید ناصر کاظمی

 

در مکتب اسلام هر مسلمان موظف است وصیت‌نامه‌ای از خود برجای گذارد. البته تا آنجا که یادم هست تاکنون چندین وصیت‌نامه نوشتم که متأسفانه به علّت اینکه سعادت شهادت نداشتم آنها قدیمی شده است و این وصیت‌نامه جدیدم است. البته اینجانب معتقدم هر که هر کاری کرد و هر نوشته‌ای که جمع‌آوری کرده باشد، با خود به آن دنیا خواهد برد و آن پروردگار یکتا است که باید قضاوت کند. شاید بیش از دو سال است که آمادگی شهادت را، به نظر خودم دارا می‌باشم ولی نظر خودم اصلاً شرط نیست نظر خداوند تبارک و تعالی شرط است.

 

وصایابم را به ترتیب ذیل ذکر می‌نمایم امید است که تمام دوستان مومن و معتقد در آخرت شفاعت ما را بنمایند.

 

1- تنها مکتب رهایی بخش مستضعفین از دست مستکبرین، مکتب انقلابی اسلام می‌باشد.

 

2- برای این که در این دنیای زودگذر گرفتار انحراف نفس نشوید، همیشه به یاد خدا باشید.

 

3- جهت ادامه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی و متصل شدن به انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) همیشه سراپا گوش به فرمان امام و یاران صدیق و مومن امام که عملاً در خدمت انقلاب و اسلام عزیز بوده‌اند، باشید.

 

4- ماهی یک بار به قبرستان شهدا بروید و درس مبارزه و ایثار و گذشتن از دنیا و پیوستن به شهدای صدراسلام را فرا گیرید.

 

5- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تا حد امکان از نظر عقیدتی، سیاسی و نظامی تقویت نمایید و به خصوص سپاه را در یک سازماندهی واحد و طی یک ضوابط واحد در سراسر مملکت بسط دهید.

 

6- از اینکه کاری اشتباه انجام داده‌اید از گفتن آن ابا نداشته باشید.

 

7- سیاستمداران همیشه باید از افرادی مخلص و صادق و با تقوا باشند تا بتوانند سیاست مکتب اسلام را پیاده نمایند.

 

8- سعی را بر جذب نیروهای جوان نه دفع آنان.

 

9- سعی کنید تحمل عقیده مخالف را داشته باشید مانند شهید مظلوم آیت‌الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی.

 

10- از اختلافات داخلی به خاطر رضای خدا و خون شهدای انقلاب اسلامی به پرهیزید.

 

11- سعی شود که قانون اسلام در مورد همه بطور یکسان اجرا شود و فرقی بین یک فرد عادی و سپاهی و روحانی و دولت‌مرد نباشد و امید است که مسئله زمین بنفع مستضعفین در حکومت اسلامی حل شود و دنیا ما را در این مورد الگو قرار دهد.

 

12- اگر کسی مسئول شد موظف است که بر کار زیردستان خود تا حد امکان و توان نظارت نماید و گرنه باید از آن مسئولیت کنار رود.

 

13- سعی شود که در سه وزارتخانه، آموزش و پرورش وزارت کشور و وزارت امور امورخارجه بهترین و مکتبی‌ترین افراد وارد شوند و اگر چنانچه در این سه وزارتخانه مسامحه شود مسئولین در پیشگاه خدا و امت، مسئول خواهند بود.

 

14- زندان جمهوری اسلامی باید دانشگاه باشد و سعی شود اصلاً ساختمان‌هایی که جدیداً جهت احداث زندان ساخته می‌شود با معیار کاملاً اسلامی باشد و بهترین و مکتبی‌ترین افراد بازجو و زندانیان باشند.

 

15- برای موفقیت در کردستان باید صفوف ضد انقلاب از مردم جدا شود با ضدانقلاب با قاطعیت و با مردم محروم و مستضعف کرد با مهربانی هرچه تمام‌تر رفتار شود.

 

16- از تهمت ‌زدن بدون علم و آگاهی به دیگران شدیداً پرهیز کنیم.

 

17- اگر چنانچه جنازه‌ام پیدا شد در بهشت‌زهرا خاک نمایید.

 

18- تمام اموالم به بی‌بضاعت‌های واقعی طی تشخیص همسرم و خواهرم و برادرم تقسیم شود.

 

در پایان این نکاتی را که تذکر دادم هر کسی در رابطه با مسئولیتش جهت رضای خدا اگر درست است اجرا نماید و گرنه اجرا ننماید . در آخر خودم به این نتیجه رسیده‌ام که تمام اعضاء خانواده‌‌ام کاملاً آماده شهادتند بخصوص همسرم و خواهرم و مادرم و برادرانم و پدرم دارا می‌باشند امید است که همگی مرا حلال بنمایند

 

پایگاه اینترنتی اطلاع‌رسانی فرهنگی شاهد.

 



کلمات کلیدی : شهید
   1   2      >
زیارتنامه حضرت زهرا سلام الله علیها جهت دریافت کد کلیک کنید