دعا براى روحانى ماندن
خلق و خوی آیت الله زنجانی بسیار ستودنی است که به مواردی از آن اشاره خواهد شد.
شیخ عبدالکریم خوئینى زنجانى(ره) دارای ویژگی های خاص اخلاقی و عرفانی بوده است که برای نمونه به برخی از انها اشاره می شود:
اخلاص
از جمله خصلت های زیبا و نیکوی آن عالم ربانی و عالم عامل به تمام معنا اخلاص بود. آقا هاشم آل اسحق در باره شیخ عبدالکریم خوئینى زنجانى(ره) مىگوید:
یادم مىآید در زمستان یکى از سالها طلبه سعد آبادى بر اثر استنشاق دود زغال در فیضیه فوت کرده بود. تشییع جنازه آن طلبه در حرم بود. مرحوم آیت اللّه آقا سید احمد زنجانى که علاقه خاصى به پدرم داشتند و همیشه احترام زیادى به او قایل بودند او را به اصرار به جلو کشیدند تا نماز میّت بخواند.
من که در صفهاى عقب بودم سر و صدا افتاد که ایشان کیست. بعد افرادى که او را مىشناختند گفتند که فلانى است و از شاگردان مرحوم آخوند خراسانى. این جریان تمام شد و ما که در محله ابرقو کوچه زینال فعلى مىنشستیم سه چهار برادر به همراه پدرمان جهت فاتحه به قبرستان نو آمدیم به پل آهنچى رسیده بودیم که پدرمان برگشتند.
آقا شیخ محمد گفتند: آقا چیزى نمانده الان مىرسیم. گفت: « نه دیگر، هر چه قدر کردم نتوانستم نیتم را خالص کنم. الان مىرویم آنجا باز آقا سید احمد به ما احترام مىکنند و آقا بفرمایید مىگویند و مسئله قاتى مىشود.» برگشتند و ما هر چه کردیم گوش نداد.
از همانجا همگى برگشتیم و با پاى پیاده که ایشان جوراب هم نداشت راه خانه را در پیش گرفتیم.
دعا براى روحانى ماندن
یک وقتى مرا خواستند و فرمودند: تو که الحمد اللّه طلبه شدهاى دعایى را به تو یاد مىدهم که انشاء اللّه همیشه بعد از نمازها بخوانى و روحانى بمانى و به درد دین بخورى. آن دعا این بود:
« سبحان من لا یعتدى على اهل مملکته، سبحان من لا یأخذ اهل الارض بالوان العذاب، سبحان الرئوف الرحیم، اللهم اجعل لى فى قلبى نورا و بصرا و فهما و علما انّک على کل شىء قدیر.» مىگفت که این دعا را مرحوم پدرم به من یاد داده است.
اهتمام به نماز شب
ایشان تا آنجایى که یاد ما مىآید نماز شب را اقامه مىنمودند. یک وقت خاص و منظم به نماز شب گذاشته بود. درست یک ساعت به اذان صبح مانده به نماز مىایستادند و نوافل شب را به نماز صبح پیوند مىدادند.
پرهیز از شهرت
در نزدیکی هاى ما یزدىها مسجدى ساخته بودند، به کرّات از آن مرحوم درخواست کردند که برود در آنجا امام جماعت بشود قبول نکرد و مىفرمود: الحمداللّه در قم عالم زیاد است. لذا نماز جماعت کوچکى در خانه خود بر پا مىداشتند و خانوداه خود که آن روزها به بیست و چند نفرى مىرسیدند و عدهاى از همسایهها و رهگذران به ایشان اقتدا مىکردند.
تقیّد به زیارت کریمه اهل بیت
ایشان علاقه زیادى به حضرت معصومه سلام الله علیها داشتند و برنامه خاصى براى زیارت گذاشته بودند که جزو برنامه زندگانى شان شده بود. حداقل در هفته چند بار به زیارت مشرف مىشدند و از نزدیک به آن آستان ابراز ارادت مىکردند.
احترام به علماى دین و پرهیز از حسادت
مرحوم آقا میرزا باقر زنجانى نقل مىکردند که من صبح روز عیدى به دیدن ایشان رفتم که دیدم کرکى به تن کردهاند و آماده هستند که بیرون بیایند.
تبریک گفتم و بعد پرسیدم. آقا کجا تشریف مىبرید؟ فرمودند: این آقا شیخ حسین، روحانى رسمى شهر است، احترام او واجب و به نفع دین است، تا مردم نیامدهاند برویم آنجا که مردم هم به آنجا بیایند.
رفتیم خانه آقا شیخ حسین دیدیم که او هم خودش را آماده ساخته است تا به منزل آقا شیخ عبدالکریم بیاید. تا همدیگر را دیدند شیخ حسین گله کرد و با شوخى گفت: خیلى زرنگى، من فکر مىکردم الان تو خواب هستى!
شخصیت دادن به بچه ها
ما هر کداممان که به سن تکلیف مىرسیدیم صدایمان مىکرد و مىگفت: از امروز دیگر الحمدللّه شما به سن تمیز و تکلیف رسیدهاید. دیگر خودتان باید مواظب خودتان باشید. بعد با چشمان اشک آلود رو به آسمان مىکردند و دعاى عاقبت بخیرى برای ما مىخواندند.
عشق به امام حسین علیه السلام
ایشان خصوصیت بارزى که داشتند عشق و علاقه زیاد به امام حسین (ع)بود، همیشه در آخر منبرهایش با صداى خوبى که داشت روضه مىخواند و به زیارت عاشورا اهمیت زیادى قایل بود. البته در روزهاى ماه رمضان روضه نمىخواند و علتش آن بود که مىگفت: مىترسم دروغى چیزى در روضه باشد و موجب بطلان روزه بگردد.
منابع:
کتاب علماء نامدار زنجان.
کتاب نقباء البشر.
کتاب ستارگان حرم.
تهیه و فرآوری: علی فریادرس
کلمات کلیدی :
دعا روحانی خلق حسود نماز شب بچه عشق امام حسین شخصیت خواب احترام