سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بادمجان درمان کم خونی

بادمجان درمان کم خونی

بادمجان درمان کم خونی

مصرف بادمجان به علت دارا بودن آهن در رفع کم خونی مؤثر است.

ریشه بادمجان و شاخه های خشک شده و برگ های آن نیز خونریزی را بند می آورند .

بادمجان پادزهر خوبی برای مسمومیت های حاصل از خوردن قارچ سمی است.

خوردن بادمجان گرفتگی رگ ها را باز می کند و شخص را از خطر سکته قلبی محفوظ می دارد.

بادمجان برطرف کننده یبوست است. البته مصرف دانه های بادمجان ایجاد یبوست می کند.

بادمجان مقوی معده است این ماده غذایی به دلیل فیبر بالا از سرطان گوارش جلوگیری می کند.

بادمجان دارای ترکیباتی شامل فیبر، منیزیم، مس، ویتامین های B1B6B3 و فولاد است.

فیبر بالای بادمجان همچنین کاهنده کلسترول خون است

و ویتامین B3 این ماده غذایی رادیکال های آزاد را از بین می برد

و ریسک بیماری قلبی و عروقی را کاهش می دهد.

مصرف خام بادمجان برای بیماران آسمی مضر است.

این ماده غذایی در عین حال ادرارآور و نرم کننده سینه هم هست .



کلمات کلیدی :

یک روزی یک ترکی بود...

یک روزی یک ترکی بود...
شهید حمید باکری

یه روز یک ترکه بود که اسمش حمید باکری بود.
خوش اخلاق و دلسوز. کشورش رو دوست داشت.
مردم کشورش رو دوست داشت. جایی که اسلام واقعی رو میشد دید.
مسلمان واقعی رو میشد دید.
یک روزی یک جنگی پیش میاد و دشمنان به کشورش که همه ی وجودش شده بود، حمله کردند.
جان و زندگیش و همه خوشی زندگیش رو کف دستش گذاشت و رفت جلو.
زخم تیر و ترکش حریفش نشدن که از جنگ منصرفش کنند.
اینقدر پای آرمان هاش وایستاد تا توی یک عملیاتی که اسمش خیبر بود، با گلوله ی آرپی جی تکه تکه شد.
او رفت. رفت و هیچ وقت... حتی جنازه ش هم برنگشت.
آری... امثال حمیدها رفتند تا ما بمانیم.
تا ما بمانیم و امروز برای همدیگر جک بگیم و هموطن های خودمون رو مسخره کنیم.
حیف ازین گلهایی که بخاطر ما پرپر شدند.... حیف....

اگر روزی بگویند چرا امام خود را حمایت نکردید، چرا ولایت را تنها گذاشتید، چه جوابی داریم به آنها بدهیم؟
چه جوانهایی بودند که حسرت دیدن امام را از نزدیک به دل نگه داشتند و رفتند...
حال ما .....

به راستی چه کسی جواب خون شهدا رو میدهد؟
آیا جوابی داریم بر آنها؟


چرا مردممان به جای چند گروه شدن و چند دسته شدن،

فکرهایشان را روی هم نمیگذارند....

ما هم شده ایم طلحه و زبیر؟ که بعد از فوت پیامبر (صل الله علیه و آله)

هرکدام سودای حکومت کردند و علی (علیه السلام) را تنها گذاشتند؟؟؟

دوستان تو را بخدا بیایید دنبال راهی باشیم که دوباره بشویم همان ایرانی که زمان جنگ بود...

همان ایرانی که مسجدهایش مملوء از جمعیت بود... همانان که راه انسانیت را پیش میگرفتند...

بیایید به جهان ثابت کنیم که ما هنوز ایرانی هستیم و راه شهدایمان را ادامه میدهیم.




یا علی مدد



کلمات کلیدی :

دعاهایی که باید پیش از صرف غذا بخوانیم

قرمه سبزی

چه دعاهایی پیش از صرف غذا و پس از صرف غذا در پایان سفره خوانده می‌شود؟

گرچه دعای مخصوص برای سفره وارد نشده است،

ولی با توجه به سنت و سیره عملی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و پیشوایان معصوم ـ علیهم السّلام ـ می‌‌توان برخی دعاها را که قبل از شروع به خوردن غذا و بعد از پایان سفره، آن بزرگواران می‌خواندند،ما نیز به تبعیت از آنها قبل و بعد از پایان سفره بخوانیم.

برخی از دعاها که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ و پیشوایان معصوم ـ علیهم السّلام ـ قبل از شروع به غذا و بعد از پایان آن می‌خواندند عبارتند از:

1 . گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در آغاز و حمد و سپاس خدا در پایان. حضرت علی ـ علیه السلام ـ می‌فرماید: هر که هنگام شروع خوردن غذا یا نوشیدنی، نام خدا را به زبان آورد و در پایان خدا را حمد و سپاس گوید، هرگز درباره نعمت آن غذا از او سؤال نخواهد شد.[1]

2 . حضرت امام صادق ـ علیه السلام ـ می‌فرماید: امام سجاد ـ علیه السلام ـ وقتی غذایی را پیش رویش قرار می‌دادند می‌گفت: «اللهم هذا من منّک و فضلک و عطائک فبارک لنا فیه وسوّغناه و ارزقنا خلفا اذا الکناه و رب محتاج الیه رزقت فاحسنت اللهم و جعلنا من الشاکرین فاذا رفع الخوان قال الحمد لله الذی حملنا فی البر و البحر و رزقنا من الطیبات و فضلنا علی کثیر من خلقه تفضیلاً».[2]

حضرت امام باقر ـ علیه السلام ـ می‌فرماید: «حضرت پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ بعد از پایان سفره فرمود: «اللهم اکثرت و اطبت و بارکت فاشبعت و ارویت الحمد الله الذی یطعِم و لا یطعم.[3]»

--------------------------------

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 . محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمة، ترجمه،‌حمیدرضا شیخی، قم،‌دارالحدیث، چاپ دوم، 1379ش، ج 1، ص 165 ـ 167.
2 . شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، قم،انتشارات مطبوعات دینی، چاپ سوم، 1379 ش.[1] . ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1365، ج 6، ص 294.
[2] . همان.
[3] . ر.ک: الکافی، همان.



کلمات کلیدی :

روان شناس و کودک

روانشناس کودک

 

روان شناس و کودک


 


بچه های عزیزم سلام . حتماً برای شما هم مثل بزرگترها ، گاهی اتفاقاتی می افتد که خیلی خوشایند نبوده و باعث می شوند ناراحت یا عصبانی شوید .

بعضی بچه ها می توانند خود را کنترل کنند تا بیش از اندازه غمگین یا عصبانی نشوند ولی بعضی بچه ها ممکن است نتوانند به طور کامل ، خود را کنترل کنند و در نتیجه دچار افکار یا احساسات ناخوشایندی شود .

این احساسات آزار دهنده ، ممکن است روی رفتار آنان اثر بگذارد و باعث شود برای مدتی، رفتارهایی داشته باشند که باعث ناراحتی خودشان و دیگران شوند .

می خواهیم بدانید حتی این بچه ها هم می توانند یاد بگیرند چه طور خود را کنترل کنند و از دست این احساسات ناخوشایند راحت شوند .

در این موقع ، گاهی بابا و مامان می توانند کمکت کنند ولی بعضی وقت ها تو به کمک یک روان شناس ، نیاز داری .

روان شناس کسی است که می تواند به تو کمک کند تا بفهمی چه نگرانی ها و احساساتی آزارت می دهند .

او آدم بسیار مهربانی است که تو را دوست دارد و کمکت می کند تا افکار و احساسات آزار دهنده ات را بشناسی و یاد بگیری که چه طور می توانی از دست آن ها خلاص شوی .

اگر وقتی احساس ناراحتی می کنی،پیش روان شناسان بروی،او کمکت می کند تا دوباره بتوانی خوشحال و راحت بازی کنی ، درس بخوانی و از زندگی ات لذت ببری .

البته تو هم مثل همه ی بچه ها ، اول باید بتوانی بفهمی که مشکل داری و لازم است با یک روان شناس صحبت کنی .

بچه هایی که مشکل دارند ، احساسات ، افکار یا رفتارهایی پیدا می کنند که از روی آنها می توان فهمید نیاز به کمک دارند .

مثلاً ممکن است زیاد دعوا کنند و یا نتوانند به راحتی با بچه های دیگر بازی کنند .

این بچه ها ممکن است وقتی با بچه های دیگر یا با بزرگ ترها هستند ، خجالت بکشند و یا احساس ناراحتی کنند و یا شاید بیشتر وقت ها ، احساس نگرانی یا ترس داشته باشند .

گاهی بعضی بچه ها خیلی احساس تنهایی می کنند و فکر می کنند کسی دوست شان ندارد .

اگر تو هم زیاد احساس نگرانی و دل شوره داری . زیاد عصبانی می شوی و یا مدام دوست داری گریه کنی ، بهتر است با یک روان شناس صحبت کنی .

زندگی با این جور مشکلات ، سخت است و روان شناس کمکت می کند تا از دست آنها خلاص شوی .

خیلی وقت ها بچه ها اصلاً متوجه نمی شوند که مشکل دارند و یا نمی دانند این مشکل از کجا می آید و برای همین ، نمی توانند از دستش راحت شوند .

وقتی پیش روان شناس می روی ، او اول با پدر و مادرت صحبت می کند و درباره ی مشکل تو با آنان حرف می زند .

این کار برای آنکه بتواند بیشتر کمکت کند ، لازم است .

بعد تو و روان شناس با هم صحبت می کنید و تو می توانی تمام چیزهایی را که ناراحتت می کنند ، به او بگویی و درباره ی هر چیزی که دوست داری ، با او حرف بزنی .

روان شناس برای حل مشکل تو ، چیزهایی هم به پدر و مادرت یاد می دهد تا آنان هم رفتارشان را طوری تغییر دهند که تو احساس بهتری داشته باشی .

روان شناس چیزهایی را که از تو می شنود ، مثل یک راز ، پیش خود نگه می دارد و به کسی نمی گوید ، بنابراین تو می توانی هر چیزی را که دوست داشته باشی ، به او بگویی .

در واقع روان شناس همه ی حرف های تو را با دقت گوش می دهد و آنها را در دل خود نگه می دارد .پس تو می توانی تمام فکرها و احساسات خود را به او بگویی .

گاهی روان شناس با تو بازی می کند ، گاهی برایت قصه می گوید و گاهی هم چیزهایی به تو یاد می دهد که خیلی برایت مفید است .

با دانستن این چیزها ، تو می توانی با بابا و مامان و دوست هایت ، صمیمی تر شوی و از زندگی ات بیشتر لذت ببری .

هر چه بیشتر با روان شناس حرف بزنی ، مشکلاتت کوچک تر می شوند و احساس بهتری پیدا می کنی.

بنابراین برای خوب شدن ، باید حوصله داشته باشی و به حرف های روان شناست گوش بدهی .

وقتی بهتر شدی ، از اینکه پیش روانشناس رفتی ، خیلی خوشحال خواهی شد .

بعد از این هم هر وقت لازم باشد ، می توانی به دیدن روان شناست بروی و درباره ی چیزهای جدیدی که برایت اتفاق افتاده ، با او صحبت کنی .

او همیشه از دیدن تو خوشحال می شود و با کمال میل ، به تو کمک می کند تا مشکلات را حل کنی و دوباره احساس خوبی داشته باشی .

منبع: سایت راسخون



کلمات کلیدی :

کودک و مسجد

کودک و مسجد

کودک‌ و مسجد

 

دوران‌ کودکی‌ انسان‌ نسبت‌ به‌ دیگر حیوانات‌ ، طولانی‌ تر و حساس‌ تراست‌ . کودک‌ به‌ مراتب‌، بیشتر از دیگر حیوانات‌ به‌ مراقبت‌ و پرستاری‌ والدین‌ نیاز دارد.

 

 

سعدی‌ دراین‌ باره‌ ، چنین‌ سروده‌ است‌ ( سعدی‌ ،گلستان‌،باب‌ تعلیم‌ و تربیت‌ ):
هرکه‌ در خردیش‌ ادب‌ نکنند
دربزرگی‌ فلاح‌ از او برخاست‌
چرب‌ تر راچنانکه‌ خواهی‌ پیچ‌
نشود خشک‌ ،جزبه‌ آتش‌ راست‌

انجام‌ دادن‌ مداوم‌ تکالیف‌ دینی‌ و برخی‌ از اعمال‌ عبادی‌ در اسلام‌ بویژه‌ نماز ، به‌ تمرین‌ در دوران‌ کودکی‌ نیاز دارد، تا پس‌ از طی‌ مراحل‌ رشد جسمانی‌ و رسیدن‌ به‌ حد بلوغ‌، در برگزاری‌ آن‌ احساس‌ سنگینی‌ و مسامحت‌ بیجا به‌ وجود نیاید و احیاناً به‌ ترک‌ آن‌ منجر نشود.

در روایتی‌ از امام‌ صادق‌ (ع‌) به‌ نقل‌ از پدر بزرگوارش‌ ،چنین‌ نقل‌ شده‌ است‌ :

کان‌ علی‌ بن‌ الحسین‌ (ع‌)یأمر الصبیان‌ ان‌ یصلواالمغرب‌ و العشاء جمیعاً و الظهر و العصر جمیعاً فیقال‌ له‌ یصلون‌ فی‌ غیر وقتها ، فیقول‌ هو خیر من‌ ان‌ یناموا فیها  

(حضرت‌ امام‌ زین‌ العابدین‌ (ع‌) همواره‌ بچه‌ ها را به‌ برگزاری‌ نماز مغرب‌ و عشاء و ظهر و عصر ، فرمان‌ می‌ دادند . به‌ حضرت‌ گفته‌ می‌ شود که‌ بچه‌ ها نماز را درغیر وقت‌ آن‌ می‌ خوانند . پس‌ ایشان‌ می‌ فرمایند : آن‌ بهتر از این‌ است‌ که‌ در وقتش‌ بخوابند) ( نوری‌ ،مستدرک‌ الوسائل‌ ، ج‌3، 19).

مراد امام‌ این‌ است‌ که‌ آنان‌ تکلیفی‌ دراین‌ خصوص‌ ندارند بلکه‌ منظور عادت‌ وتمرین‌ دادن‌ آنان‌ به‌ نماز و رفع‌ احساس‌ سنگینی‌ نسبت‌ به‌ نماز است‌ .

مولی‌ الموحدین‌ حضرت‌ علی‌ (ع‌) درجملات‌ کوتاه‌ خود 1400 سال‌ قبل‌ فرمودند:« العادة‌ طبع‌ ثان‌» (عادت‌ ،سرشت‌ دوم‌ است‌) (آمدی‌ ،تصنیف‌ غررالحکم‌ و در رالکلم‌ ،322).

« للعادة‌ علی‌ کل‌ انسان‌ سلطان‌ عادت‌ برای‌ انسانها به‌ منزله‌ پادشاه‌ و فرمانرواست‌ آمدی‌ ،تصنیف‌ غررالحکم‌ و دررالکلم‌،322)

«الفضیلة‌غلبة‌ العادة‌ » فضیلت‌ نتیجه‌ پیروزی‌ برعادت‌ است‌ )(آمدی‌،تصنیف‌ غررالحکم‌ و دررالکلم‌ ،322).

با اهتمام‌ و التفاوت‌ به‌ نقش‌ عادات‌ در زندگی‌ معنوی‌ آینده‌ کودکان‌ است‌ که‌ ماهمواره‌ خواهیم‌ توانست‌ فرزندان‌ خود را به‌ شاهراهای‌ اسلامی‌ هدایت‌ کنیم‌ و آنان‌ را ازکجرویها و افتادن‌ به‌ دست‌ اندازهای‌ جاده‌ ای‌ رهایی‌ بخشیم‌ .

آنگاه‌ راهزنان‌ فریبنده‌ و مهاجمان‌ بافضولات‌ فرهنگی‌ ، یارای‌ مقاومت‌ با ایمان‌ و اعتقاد راسخ‌ آنان‌ را نخواهند داشت‌ .

اکنون‌ بجاست‌ این‌ سئوال‌ مطرح‌ شود : با توجه‌ به‌ اهمیت‌ عادت دهی‌ کودکان‌ درمساجد آیا اسلام‌ درقبال‌ مسجد روی‌ کودکان‌ چه‌ دیدگاهی‌ دارد؟

درجواب‌ این‌ سئوال‌ ،باید گفت‌ که‌ درنگاهی‌ به‌ احادیث‌ و روایات‌ وارده‌ با پاسخهای‌ دوگانه‌ ای‌ مواجه‌ می‌ شویم‌ :

1- احادیثی‌ که‌ ورود کودکان‌ را به‌ مسجد مکروه‌ می‌ شمارد.
2- احادیثی‌ که‌ دلیل‌ برجواز حضور کودکان‌ درمسجد، و تشویق‌ بدان‌ امراست‌ .

در دو سه‌ حدیثی‌ که‌ به‌ طرق‌ مختلف‌ درباب‌ کراهیت‌ حضور کودکان‌ درمساجد وارد شده‌ است‌ صرف‌ نظر از اینکه‌ تقدم‌ و تاری‌ در کلمات‌ آنها مشاهده‌ می‌ شود چنین‌ است‌ :

« جنبوامساجدکم‌ مجانینکم‌ وصبیانکم‌ » (حضرت‌ رسول‌ اکرم‌ (ص‌) می‌ فرمایند: از مساجدتان‌ دیوانگان‌ و کودکان‌ خود رادورنگه‌ دارید . (نوری‌ ،مستدرک‌ الوسائل‌ ،ج‌1، 230)

البته‌، شماری‌ از علما و اهل‌ سنت‌ از این‌ حدیث‌ حکم‌ عدم‌ جواز ورود کودک‌ را به‌ مسجد استنباط‌ کرده‌ و بدان‌ فتوی‌ داده‌ اند .

قابسی‌ از مالک‌ نقل‌ می‌ کند: اگر کودک‌ درسنین‌ بازی‌ و شیطنت‌ است‌ ،من‌ ورود او را به‌ مسجد جایز نمی‌ دانم‌ ( داغ‌،تاریخ‌ تعلیم‌ وتربیت‌ دراسلام‌،123)

اما درمقابل‌ این‌ حدیف‌ ما در ماخذ دینی‌ شاهدیم‌ که‌ پیامبر(ص‌) و اصحاب‌ ، بچه‌ های‌ خود را به‌ مسجد می‌ آورند.

نه‌ تنها بچه‌ های‌ سه‌ چهارساله‌ بلکه‌ زنان‌ اصحاب‌ با بچه‌ های‌ شیرخوار خود در نمازهای‌ جماعت‌ حاضر می‌ شدند.
روایات‌ نشان‌ نمی‌ دهند که‌ پیامبر رحمت‌ (ص‌) حتی‌ دریک‌ مودر برآنان‌ یا بر والدین‌ آنان‌ نهیب‌ زده‌ یا به‌ آوردن‌ بچه‌ هایشان‌ به‌ مسجد اعتراض‌ کرده‌ باشند .

بلکه‌ برعکس‌ ،عکس‌ العملهایی‌ که‌ حاکی‌ از تشویق‌ و رضایت‌ است‌ ، ازجانب‌ آن‌ حضرت‌ مشاهده‌ می‌ شد.

ابن‌ عمر درباره‌ پیامبر (ص‌) چنین‌ می‌ گوید:

« رایت‌ روسل‌ الله‌ (ص‌) علی‌ المنبر یخطب‌ الناس‌ ، فخرج‌ الحسن‌ فعثر ، فسقط‌ علی‌ وجهه‌، فنزل‌ علی‌ المنبر یرید اخذه‌ ، فاخذه‌ الناس‌ فاتوا به‌، قال‌ قاتل‌ الله‌ الشیطان‌ : ان‌ الولد فتنه‌ و الله‌ ماعلمت‌ انی‌ نزلت‌ من‌ المنبر حتی‌ اتیت‌ به‌ » 

(رسول‌ خدا ص‌ ) را دیدم‌ که‌ درمنبر برای‌ مدم‌ سخنرانی‌ می‌ کردند ( امام‌ حسن‌(ع‌) ) درخروج‌ از مسجد پایش‌ لیز خورد وبه‌ زمین‌ افتاد .

حضرت‌ از منبر پایین‌آمد تا او رابگیرد.

مردم‌ او را گرفتند و به‌ ایشان‌ دادند .

حضرت‌ (ص‌) فرمودند: خدا شیطان‌ را بکشد.

واقعاً فرزند موجب‌ آزمایش‌ است‌ .

به‌ خدا قسم‌ ، هیچ‌ متوجه‌ پایین‌ آمدن‌ از منبر نشدم‌ ،تااینکه‌ او به‌ من‌ رسانده‌ شد)

هندی‌ کنزالعمال‌ ،ج‌16، 289

گاهی‌ ، پیغمبر (ص‌) درحال‌ سجده‌ بودند، که‌ امام‌ حسن‌ (ع‌) می‌ آمدند و برپشت‌ پیامبر (ص‌) می‌ نشستند . پیغمبر (ص‌) به‌ همان‌ حال‌ می‌ ماندند و سجده‌ را طول‌ می‌ دادند

(شریف‌ قرشی‌ ،زندگانی‌ حسن‌ بن‌ علی‌ (ع‌) ،ج‌1، 68)

شبی‌ پیامبر (ص‌) نماز عشاء می‌ گذاشتند و سجده‌ ای‌ بسیار دراز به‌ جاآورند .

پس‌ از پایان‌ نماز، علت‌ را ازایشان‌ پرسیدند ،

پیامبر(ص‌) فرمودند: پسرم‌ حسن‌ برپشتم‌ سوار بود، و ناراحت‌ بودم‌ که‌ پیاده‌ اش‌ کنم‌ (شریف‌ قرشی‌،زندگانی‌ حسن‌ به‌ علی‌ (ع‌) ،ج‌1، 68)

حتی‌ ابوقتاة‌ انصاری‌ روایتی‌ که‌ حاکی‌ ازنهایت‌ توجه‌ پیامبر (ص‌) به‌ کودکان‌ دراثنای‌ نماز است‌ ، نقل‌ می‌ کند که‌ شاید برای‌ ما غیر منتظره‌ بنماید . و

درصورت‌ صحت‌ روایت‌ ممکن‌ است‌ آن‌ را مغیر با اصل‌ حضور قلب‌ در نماز تلقی‌ بنماییم‌ .

اوچنین‌ می‌ گوید :«ان‌ رسول‌ الله‌ (ص‌)کان‌ یصلی‌ و هو حامل‌ امامه‌ بنت‌ زینب‌ بنت‌ رسول‌ الله‌ (ص‌) و لابی‌ العاص‌ بن‌ ربیعه‌ بن‌ عبد شمس‌ ،فاذاسجد وضعها و اذا قام‌ حملها »

(همانا رسول‌ خدا (ص‌)و همسر ابی‌ العاص‌ ،را دربغل‌ می‌ گرفتند و هنگام‌ سجده‌،او را زمین‌ می‌ گذاشتند و در قیام‌،او را برمی‌ داشتند) (عبدالباقی‌ ،اللولو و المرجان‌ ،ج‌1،109).

دو روایت‌ دیگر که‌ برحضور کودکان‌ شیرخوار و خردسال‌ در مسجد دلالت‌ می‌ کند،جالب‌ توجه‌ است‌ .

صاحب‌ مستدرک‌ الوسائل‌ ، ازکتاب‌ عدة‌الداعی‌ چنین‌ نقل‌ می‌ کند:

(روزی‌ رسول‌ خدا(ص‌)بامردم‌ نمازمی‌ گزاردند که‌ دو رکعت‌ آخر را سبکتر کردند.

پس‌ ازاتمام‌ نماز ، مردم‌ گفتند: یارسول‌ الله‌ ، متوجه‌ سبک‌ کردن‌ نمازشدیم‌ .

آیااتفاقی‌ در نماز روی‌ داد،

فرمودند: چطور مگر ؟

گفتند: دورکعت‌ آخر را سبک‌ برگزار کردید.فرمودند: آیا صدای‌ گریه‌ بچه‌ را نشنیدید؟

و درحدیث‌ دیگری‌ هست‌ که‌ فرمودند: ترسیدم‌ فکر پدرش‌ بدان‌ مشغول‌ شود)نوری‌ ،مستدرک‌ الوسائل‌ ،ج‌6، 503)

رسول‌ خدا(ص‌) درحدیث‌ دیگری‌ نیز می‌ فرمایند :  

من‌ به‌ نماز می‌ ایستم‌ و می‌ خواهم‌ تا آن‌ را طولانی‌ سازم‌ .

پس‌ ،گریه‌ کودکی‌ را می‌ شنوم‌.

وچون‌ خوش‌ نمی‌ دارم‌ که‌ برمادر او سخت‌ گیری‌ کنم‌ ،نماز را سبک‌ برگزارمی‌ کنم‌ .

(بخاری‌ ،صحیح‌ ،ج‌1،1397 زبیدی‌ ،مختصرصحیح‌ البخاری‌ ،108 ،بلاغی‌ پیامبر رحمت‌ ،23 .


درحدیث‌ دیگری‌ ضمن‌ دلالت‌ برحضور کودکان‌ درمساجد چگونگی‌ شرکت‌ آنان‌ درصفوف‌ جماعت‌ ،بدین‌ گونه‌ بیان‌ شده‌ است‌ :

(جابر نقل‌ می‌ کند که‌ امام‌ باقر(ع‌) درباره‌ کودکانی‌ که‌ درنماز واجب‌ حضور می‌ یابند پرسیدم‌ .

حضرت‌ فرمودند:آنان‌ را در اخر صفهای‌ جماعت‌ باهم‌ نگذارید ،بلکه‌ جداگانه‌ دربین‌ بزرگسالان‌ پراکنده‌ سازید)

(طباطبائی‌ بروجردی‌ ،جامع‌ احادیث‌ الشیعة‌، ج‌ 6، 459)

باتوجه‌ به‌ احادیث‌ و روایاتی‌ که‌ یاد آور شدیم‌ ،اگر جمع‌ بندی‌ صحیحی‌ به‌ عمل‌ نیاید شاید این‌ شبهه‌ ایجاد شودکه‌ احادیث‌ مشمول‌ نوعی‌ تناقض‌ گویی‌ شده‌ اند،درحالی‌ که‌ به‌ هیچ‌ وجه‌ چنین‌ نیست‌ .صدور احادیثی‌ از قبیل‌ :«جنبوا مساجدکم‌ مجانینکم‌ وصبیانکم‌ ....»نشان‌ می‌ دهد که‌ این‌ حدیث‌ شریف‌ ،کودکانی‌ را درنظر دارد که‌ درحرکات‌ خود و درشیطنت‌ و شلوغ‌ کاری‌ بسان‌ دیوانگان‌ عمل‌ می‌ نمایند و درصورت‌ حضور درمسجد ، موجب‌ آلودگی‌ یا ایجاد بی‌ نظمی‌ غیرمتعارف‌ درمسجد می‌ شوند.این‌ احتمال‌ هم‌ وجود دارد که‌ درجامعه‌ آن‌ روز باتوجه‌ به‌ شرایط‌ و عدم‌ امکاناتی‌ از قبیل‌ پوشاک‌ مناسب‌ بچه‌،حضور کودکان‌ چه‌ بسا موجب‌ آلودگی‌ مسجد و حاضران‌ درمسجد می‌ شد.

طبق‌ نظرفقیه‌ بزرگوار شهید ثانی‌ (ره‌) :«مراد کودکانی‌ است‌ که‌ به‌ طهارت‌ آنان‌ اعتمادی‌ نیست‌ یا اینکه‌ خوب‌ و بد را تشخیص‌ نمی‌ دهند اما بچه‌ ممیزی‌ که‌ طهارت‌ او مورد وثوق‌ است‌ و خودش‌ نیز برنمازها مواظبت‌ می‌ نماید ،کراهیتی‌ برآن‌ متوجه‌ نیست‌ بلکه‌ سزاوار است‌ او را به‌ آمدن‌ مسجد تمرین‌ دادهمچنانکه‌ لازم‌ است‌ برای‌ نماز تمرین‌ وعادت‌ داده‌ شود »(عاملی‌ ،الروضة‌البهیة‌ ،ج‌1، 96)

آیت‌ الله‌ شهید مطهری‌ ،دریکی‌ از گفتارهای‌ خود در توضیح‌ آیه‌:«وامر اهلک‌ بالصلاة‌و اصطبر علیها»(طه‌ 55/)

(اهلت‌ را به‌ نماز دستور بده‌ و برنماز صبرکن‌)چنین‌ بیان‌ می‌ کند:

«.....بچه‌ هاا را ازکودکی‌ باید به‌ نمازتمرین‌ داد....

بچه‌ را باید درمحیط‌ مشوق‌ نماز خواندن‌ برد .

این‌ به‌ تجربه‌ ثابت‌ شده‌ است‌ که‌ اگر بچه‌ به‌ مسجد نرود،اگر در جمع‌ نباشد نمازخواندن‌ جمع‌ را نبیند به‌ این‌ کار تشویق‌ نمی‌ شود.

چون‌ اصلاً حضور درجمع‌ مشوق‌ انسان‌ است‌

آدم‌ بزرگ‌ هم‌ وقتی‌ خودش‌ را درجمع‌ اهل‌ عبادت‌ می‌ بیند

روح‌ عبادت‌ بیشتری‌ پیدا می‌ کند

بچه‌ که‌ دیگربیشتر تحت‌ تأثیر است‌ ...

باید با بچه‌ های‌ خودمان‌ ، برنامه‌ مسجد رفتن‌ داشته‌ باشیم‌ ،تا بچه‌ هابا مساجد ومعابد آشنا بشوند.

ماخودمان‌ ازبچگی‌ با مساجد ومعابد آشنا بودیم‌

در این‌ اوضاع‌ و احوال‌ امروز چقدر به‌ مسجد می‌ رویم‌

که‌ بچه‌ های‌ ما که‌ هفت‌ ساله‌ شده‌ اند به‌ دبستان‌ وبعد به‌ دبیرستان‌ و بعد به‌ دانشگاه‌ رفته‌ اند

ولی‌ اصلاً پایشان‌ به‌ مساجد نرسیده‌ است‌ بروند؟

خوب‌ اینها قهراً از مساجد فراری‌ می‌ شوند

حالا،ممکن‌ است‌ بگویید وضع‌ مساجد خراب‌ است‌ کثیف‌ است‌

یا مثلاً یک‌ روضه‌ خوان‌ می‌ آید و حرف‌ چنان‌ و چنین‌ می‌ زند .

آنها را هم‌ وظیفه‌ داریم‌ که‌ درست‌ بکنیم‌ وظیفه‌ که‌ دریکجا تمام‌ نمی‌ شودوضع‌ مساجد خودمان‌ را هم‌ باید اصلاح‌ بکنیم‌

(مطهری‌ ،گفتارهای‌ معنوی‌ ،94)

ازطرفی‌ دیگر باید به‌ نکته‌ ظریف‌ توجه‌ داشت‌ که‌ منع‌ بچه‌ از مسجد ، با منع‌ مادر او ازمسجد نیز ارتباط‌ تنگاتنگی‌ دارد .

مادران‌ که‌ معمولاً مسئولیت‌ پرستاری‌ و تربیت‌ فرزندان‌ را بیشتر از پدران‌ به‌ عهده‌ دارند درمراعات‌ چنین‌ امری‌ ، سالیانی‌ را محکوم‌ به‌ خانه‌ نشینی‌ و محرومیت‌ از مساجد الهی‌ خواهند بود.

مادران‌ بااین‌ فرض‌ باید به‌ جرم‌ مادربودن‌ و پرستاری‌ حداقل‌ سه‌ فرزند ،10 تا 12 سال‌ از حضور درپایگاههای‌عظیم‌ فکری‌ ومعنوای‌ اجتناب‌ کنند، و درنهایت‌ به‌ آموخته‌ های‌ بیات‌ خانه‌ پدری‌ و آموزشهای‌ فراموش‌ شده‌ و منسوخ‌ دوران‌ تحصیلی‌ قناعت‌ نمایند.

بدیهی‌ است‌ چنین‌ برداشتی‌ درحوزه‌ خدامحوری‌ و علم‌ مداری‌ اسلامی‌ جایگاهی‌ ندارد و با نص‌ صریح‌ دینی‌ مغایر است‌.

این‌ نکته‌ را هم‌ باید اضافه‌ کرد که‌ هیچ‌ وقت‌ ،احتمال‌ شلوغ‌ کاری‌ و شیطنت‌ از جانب‌ کودکان‌ دور از انتظار نیست‌ ،ودرصورت‌ حضور درمساجد دررفع‌ آرامش‌ آن‌ مقداری‌ دخیل‌ خواهند بود.

اما از باب‌ « الاهم‌ فالاهم‌ » و نتیجه‌ عادت‌ پذیری‌ کودک‌ ، باید آن‌ را تحمل‌ کرد و درطراحی‌ مساجد برای‌ آنان‌ نیز جایگاهی‌ را متناسب‌ با روحیه‌ کودکی‌ در نظر گرفت‌ .

منبع: سایت راسخون



کلمات کلیدی :
<      1   2   3   4   5   >>   >
زیارتنامه حضرت زهرا سلام الله علیها جهت دریافت کد کلیک کنید