وقتی چهره ها گواهی میدهند
نوشته شده به وسیله ی نور الزهراء در تاریخ 90/12/2:: 11:22 عصر
معاذ تعریف می کند که من در مورد هول و وحشت هاى قیامت از پیغمبر (صلّى اللّه علیه و آله) سؤالى کردم.
فرمود: معاذ! از مطلب عظیمى پرسیدى.
سپس اشک از دیدگان مبارکش فرو ریخت و فرمود:
در آن روز ده گروه از امت وارد صحنه قیامت می شوند به گونه ای که هر گروه قیافه و شکل خاص خودش را دارد:
عده ای به صورت میمون می آیند و عده ای دیگر به شکل خوک.
گروهی سرشان به طرف پایین است و پا به طرف بالا دارند به گونه ای که صورتشان به زمین کشیده می شود.
دسته ای کورند و دسته ای دیگر، کر و لال.
بعضى زبانشان از دهان درآمده و روى سینه افتاده و
این در حالیست که چرک از آن مىریزد به طورى که همه را اذیت مىکند.
بعضى هم دست و پایشان بریده است
و بعضى دیگر به چوبههاى دار آتشین آویخته شدهاند.
عده ای هم از مردار بدبوترند.
برخی پیراهن هایی از قیر داغ بر تن دارند که به پوست بدنشان چسبیده است.
اینها چه کسانی اند؟
پاسخی که در حقیقت، بیان واقعیت برخی از گناهان است. اگر کسی به این گناهان عادت کرد و آن خصلت ناپسند، جزء جان و حقیقت او شد؛ در قیامت هم که روز ظهور حق است به این شکل هایی که در روایت آمده است وارد صحنه قیامت می شود.
در ادامه روایت حضرت به این سوال پاسخ می دهد؛
بر این اساس حضرت فرموند:
بوزینگان کسانی اند که در دنیا سخنچین بودند.
خوکان همانهایی هستند که حرام خوری شد سیره شان.
سرنگونان کسانی اند که رباخواری شد پیشه شان.
کوران قاضیانی هستند که در داوری ستم کردند و رأی ظالمانه دادند.
کر و لالان در دنیا خودپسند بودند و آنها که زبان خود مىجوند کسانی هستند که در دنیا اهل غیبت بودند.
دست و پا بریدگان کسانی هستند که مدام همسایه های خود را آزار دادند.
به دار آویختگان همانها هستند که با بدگوی مردم آنان را به چنگال خونین زورمندان ستمگر دچار مىکردند.
و متعفنان کسانى هستند که عنان نفس عالى بشرى
را به دست شهوت و کامروایى سپرده و از پرداخت حقوق الهى خوددارى نمودند
و دسته اخیر که مردمی متکبر و فخر فروشاند.
کلمات کلیدی :