سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شعر با عنوان چادرم یادگاری از زهراست

چادرم یادگاری از زهراست




حجاب

یادگاری ز فاطمه با من
هست در کوچه ها نگهبانم
قدر این تاج بندگی را من
با تمام وجود می دانم

از نگاه های هرزه بگریزم
تا شود یک نگاه خریدارم
چادرم فاطمی ست مولاجان؟
من به یاد تو(عج) دوستش دارم

عاشق رنگ چادرم هستم
نه که مشکی که رنگ بندگی است
سجده هایم ز شکر پر اشکند
روحم از شوق غرق تازگی است

چه غم ار بد بگویدت شیطان
او که با رنگ نور بیگانه ست
آی ابلیس شوم باور کن
که هنوز قلب ما محب خانه است

چادرم یادگاری از زهراست
گوییا خار چشم شیطان است
ما سپر از بلا نیندازیم
آرزومان صف شهیدان است




کلمات کلیدی :

فدک ندای «ندای هل من ناصر» فاطمه سلام الله علیها اولین شهید راه

فدک ندای «ندای هل من ناصر» فاطمه سلام الله علیها اولین شهید راه ولایت


تقدیم به آخرین وارث فدک، مهدی فاطمه و به امید روزی که بیاید و جلوه های دیگر از آن ماجرای سوزناک را برایمان بگوید و باغ سبز فدک را بازگشایی فرماید.

 

فدک در واقع میدان دفاع از حریم عصمت است و ندای فاطمه علیها السلام برای همیشه در گوش بشر طنین انداز است.

 

از آنگاه که فاطمه ی مستوره در حجاب، با تنی مجروح و آهی جانسوز از آن در نیم سوخته به مسجد آمد تا خطبه بخواند، شیعه خود را موظف می داند تا خطبه ی او را بیاموزد و حفظ کند و به دیگران نیز بیاموزد.


او آمد و خطابه ایراد کرد تا شیعه بداند روزی

زهرایی داشته که با تن مجروح و قلب شکسته

سند زنده ای به دست حامیانش داده است.


ما که در آغاز پانزدهمین قرن از غصب فدک زندگی می کنیم، از بانوی دو جهان حضرت زهرا سلام الله علیها می خواهیم در پاسخ به ندای « هل من ناصر » خود که بر در خانه های مهاجر و انصار اعلام فرمود ، ما را یاری فرماید تا صدای پر سوز او را به نسل های بعد از خود برسانیم:

 

مطالب مرتبط:

نگاهى به ماجراى شیرین فدک (قبل از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله)


نگاهى به ماجراى خونبار فدک (بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله)



 خطبه ی فدکیه به همراه گفتگوهای ضمن آن



مدارک، اسناد ،منابع و راویان خطبه ی فدک



دوره ی کاملی از استدلالهای حضرت زهرا سلام الله علیها در مسئله ی فدک


 
پاسخ به این سوال: چرا حضرت فاطمه علیهاالسلام فدک را مطالبه می‌فرمود؟
 



فدک محک سبز الهی است که عیار محبت به بانوی دوجهان را می سنجد. این گرانسنگ امتحان فصلی از عقیده ی هر مسلمان و دفاع از حریم فاطمه علیها السلام واجب اعتقادی اوست. هر شیعه احساس می کند باید ماجرای فدک را کامل بداند تابتواند مدافع همیشه بیدار آن باشد.

داستان فدک باز می گردد به حدود 1422 سال پیش که آن سرزمین به امر خداوند متعال از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله به سیدة النساء هدیه گردید و چهار سال شیرین فدک در دوران حیات پیامبر صلی الله علیه و آله سپری شد.

آتش حسد منافقین که در آن سالها در جوش و خروش بود با رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله شعله گرفت و جان و دل صاحب فدک را سوزاند. اکنون 1418 سال از روزهای مصیبت بار غصب حق فاطمه علیها السلام می گذرد که چون زهر در حلقوم تاریخ اسلام ریخته شد.


 

  فدک ندای هل من ناصر فاطمه علیها السلام



 

 

منابع:

کتاب گزارش لحظه به لحظه از ماجرای فدک / تالیف محمد باقر انصاری / انتشارات دلیل ما


کتاب صدای فاطمی فدک / مؤ لف : محمد باقر انصارى و سید حسین رجایی به نقل از سایت قدیر



کلمات کلیدی :

چرا حضرت فاطمه علیهاالسلام فدک را مطالبه میفرمود؟

پاسخ به این سوال: چرا حضرت فاطمه علیهاالسلام فدک را مطالبه می‌فرمود؟

ممکن است گفته شود که سیده زنان عالم حضرت صدیقه طاهره از دنیا و زخارف آن دست شسته بودند و کسی که اینگونه دنیا را رها فرموده و از امور فریبنده آن دست شسته، چه باعث گردید که به این نهضت عظیم و سعی و تلاش پی‌گیر در طلب حقوق خود دست یازد؟

و سبب این اصرار و پیگیری در طلب فدک و اهتمام به باز پس گرفتن زمین‌ها و درخت‌های نخل آن با وجود این که حضرت فاطمه زهرا به علت علو نفس و بزرگی مقام معنوی خویش هیچگاه از آن بهره‌مند نمی‌شدند چه بود؟

و عاملی که باعث گردید سیده زنان جهان، خود را به این درد و رنج عظیم بیفکند و این مشکلات عدیده را بپذیرد تا آن که اراضی خود را مطالبه نماید چه چیز بود؟ و حال آن که می‌دانست که تلاش‌هایش به شکست منجر شده و نخواهد توانست مجدداً بر آن مکان و اراضی دست یابد و آن سرزمین را از چنگال غاصبان بیرون آورد.

این‌ها تصوراتی است که ممکن است پیرامون این موضوع در اذهان ایجاد گردد و اما در پاسخ باید بگوئیم که:


- اثبات دروغگو بودن آن دو نفر حتی در پایه ی جعل حدیث برای فدک


حضرت زهرا سلام الله علیها ثابت کرد آن دو نفر برای حفظ سرزمین فدک حاضرند به راحتی به  پیامبر صلی الله علیه و آله دروغ ببندد پس اثبات دروغگویی و فریبکاری آنها در امر حکومت و خلافت بعد از ایشان راحت تر اثبات می شود. و بدین ترتیب نقاب ظاهر فریب آنها با همین وسیله از چهره ی کریه ی باطن فرو می افتد.

- مقابله با سیاست نضعیف جناح اهل بیت

حکومت وقت به هنگام مصادره اموال حضرت فاطمه و آنها را (به اصطلاح عصر ما) در اختیار دولت در آوردن و به حساب دولت واریز کردن و به عنوان بودجه مملکت منظور کردن قصد و غرضش فقط تضعیف جناح اهل‌بیت بود و می‌خواستند که حضرت علی علیه السلام فقیر شده تا این که مردم گرد وی جمع نشوند و ایشان از نظر اقتصادی دارای وزن و شانی نباشد.

و این همان سیاستی بود که منافقان درباره رسول خدا اعمال کردند. آن وقت که گفتند به کسانی که نزد رسول خدایند انفاق نکرده و چیزی ندهید تا از اطرافش پراکنده شوند.
 
-ارزش اقتصادی بالای فدک

 اراضی فدک کم بهره و کم ارزش نبود، بلکه عوائد و درآمد قابل ملاحظه‌ای داشت. ابن ابی الحدید می‌گوید درختان نخل فدک مانند نخلستان‌های کوفه در زمان ابن ابی الحدید بود.

شیخ بزرگوار مجلسی از کشف المحجة نقل می‌فرماید که عوائد و درآمد فدک بیست و چهار هزار دینار در هر سال بود و در روایتی دیگر آمده هفتاد هزار دینار و شاید که این اختلاف در این دو رقم مربوط به یک سال نبود بلکه در سال‌های مختلف عواید فدک نیز مختلف می‌گردیده است.

به هر حال این مقدار درآمد سالانه مقدار قابل توجهی بود که چشم پوشی از آن از نظر هیات حاکمه آن روز صحیح و روا نبوده است.

- مطالبه ی خلامت امام حق به دنبال مطالبه ی فدک


فاطمه زهرا علیهاالسلام به دنبال مطالبه فدک؛ مطالبه خلافت و حکومت برای امامش علی بن ابیطالب را می‌نمود همان خلافت و حکومتی که از آن پدر بزرگوارش رسول خدا صلی الله علیه و آله بود.

ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه گوید از مدرس مدرسه غریبه بغداد علی بن الفارقی سوال کردم که آیا فاطمه راستگو بود پاسخ داد: آری. گفتم پس چرا ابوبکر در حالی که وی را راستگو می‌شمرد فدک را به وی برنگرداند؟

وی خندید و آنگاه سخن لطیف و زیبایی گفت (با این که مردی با شخصیت و وزین و محترم بود و کمتر شوخی می‌نمود) گفت اگر امروز به وی فدک را می‌داد و به مجرد شنیدن این موضوع که فدک از آن من است فدک را به وی باز می‌گرداند فردا به سراغش رفته و ادعا می‌کرد که خلافت از آن همسر اوست و ابوبکر وی را از حق رسمی‌اش باز داشته است و مسلم بود که ابوبکر در برابر وی هیچ عذری نمی‌توانست بیاورد و باید که در هر مساله‌ای با وی همراهی می‌کرد زیرا برای ابوبکر ثابت بود که حضرت زهرا علیهاالسلام در آنچه ادعا کند راستگوست بدون آن که هیچگونه نیازی به اقامه و ارائه دلیل و شاهد باشد.

- حق را باید طلب کرد


حق را باید طلب کرد و حق به خودی خود داده نمی‌شود. (حق گرفتنی است نه دادنی) پس انسانی که مالش را غصب کرده‌اند باید حق خود را طلب نموده و بستاند زیرا که حق اوست حتی اگر از آن مال بی‌نیاز باشد و رغبتی به آن مال نداشته باشد و این مطلب هیچگونه منافاتی با زهد و ترک دنیا ندارد و هیچگاه در برابر غصب حق، سکوت نباید نمود.

-اصلاح امور زندگی و دین


 انسان حتی اگر در دنیا نیز زاهد بوده و تلاش و کوشش وی برای آخرت باشد در عین حال برای آن که امور زندگانی خود را اصلاح بخشد و آبروی خویش را حفظ کند و صله رحم کند و در راه خدا مالی صرف کند احتیاج به اموال خواهد داشت آیا از نظر تاریخ مسلم نیست که رسول خدا در حالی که زاهدترین مردم بود چگونه از اموال خدیجه در راه تقویت اسلام بهره‌مند گردید؟!

- افشای چهره ی غاصبانه ی حکومت وقت و اثبات ظالم بودن آن


حکمت ایجاب می‌کند که انسان حق غصب شده خویش را طلب نماید زیرا سرانجام کار از دو صورت بیرون نخواهد بود:

- یا این که در این تلاش و طلب پیروزی یافته و آنچه می‌خواهد به دست می‌آورد فنعم المطلوب و المراد که از این رهگذر به هدف خود از مبارزه و تلاش دست می‌یابد.


- یا این که در مبارزه توفیق نیافته و به مال خویشتن راه نمی‌یابد و دسترسی پیدا نمی‌کند که در این هنگام ظلم را آشکار نموده و مظلومیت خویش را به مردم اعلان کرده و ثابت نموده که اموال وی به غصب از دستش بیرون کشیده شده‌اند.


و در این صورت اخیر به خصوص اگر غاصب کسی باشد که ادعای صلاح و فلاح داشته باشد و تظاهر به دیانت و تقوا نماید، مظلوم وی را به گروهی فراوان از مردم شناسانده که در ادعای خویش مبنی بر دیانت و تقوا راستگو و صادق نیست.

-:متوجه کردن قلوب گمراه از راه با استفاده از فطرت ظلم گریز افراد


 افراد مکتبی و معتقد، از انواع وسیله‌های مناسب برای جلب قلوب به سوی خود، استفاده می‌نمایند و از این انواع وسائل می‌توان جلب قلوب را به وسیله مال یا اخلاق یا وعده و نظائر آنها نام برد، ولیکن بهترین وسیله و افضل آنان برای این منظور به خصوص در همه طبقات عبارتست از اظهار تظلم و مظلومیت. زیرا که قلب‌ها متوجه مظلوم خواهد شد هر که باشد و از ظالم اشمئزاز و بیزاری خواهند جست حال ظالم هر که باشد.

ولی بهترین وسیله برای جلب قلوب عامه تظلم و اظهار مظلومیت است که وسیله‌ایست موفقیت آور و گوارا برای محقق ساختن اهداف افراد مکتبی یعنی کسانی که می‌خواهند در نفوس و ارواح مردمان از طریق جلب آنان به سوی خود، در آنان آگاهی ایجاد نمایند.
 
- ثبت این حقایق در تاریخ برای آیندگان

اگر آن روز و در جو آن زمان به هر دلیل امکان هدایت مردم بسیار مشکل بود ماجرای فدک به عنوان سند محکمی برای آیندگان باقی می ماند تا مظلومیت اهل بیت و محق بودنشان و همچنین میزان مکر و خدعه و نفاق را در حکومت غاصبانه ی آن عصر ثابت کند.

و مبارزه ی سیاسی حضرت زهرا سلام الله علیها مشعل روشنگر راه هدایت است و حجت را بر تمام کسانی که دل به ظلمت داده اند، تمام کرده است.

فدک
بهره گرفته شده از: کتاب فاطمة الزهرا از ولادت تا شهادت، سید محمد کاظم قزوینی



کلمات کلیدی :

دوره ی کاملی از استدلالهای حضرت فاطمه زهرا (س)در مسئله ی فدک

دوره ی کاملی از استدلالهای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در مسئله ی فدک

*استدلالهای اعتقادی:

1- نپذیرفتن کلام فاطمه سلام الله علیها درباره ی فدک، مخالفت با فرموده ی یامبر صلی الله علیه و آله و سلم (فاطمه سیدة نساء اهل الجنة ) است.

2- تکذیب فاطمه علیها سلام در مالکیت فدک، مخالفت با آیه ی تطهیر است.

3- رد سخنان فاطمه سلام الله علیها درباره ی فدک رد سخنان معصوم و کفر است.

4- پذیرفتن سخن عایشه و حفصه بر ضد فدک پذیرفتن سخن بر علیه معصوم و کفر است.

5- رد مالکیت حضرت زهرا سلام الله علیها نسبت به فدک، مخالفت صریح و عمدی با قران در آیه ی ( ما افاء الله...) و آیه ی( فآت ذا القربی حقه...) است.

6- رد مالکیت حضرت زهرا سلام الله علیها نسبت به فدک ، مخالفت صریح و عمدی با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است که فدک را به آن حضرت بخشید.

7- آنان که آیات ارث را درباره ی حضرت زهرا سلام الله علیها انکار کردند آیا عام و خاص قرآن را بهتر از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام می دانستند به خصوص اگر امر الهی مخالف آن باشد؟؟؟؟؟

8- اجماع امت بر غصب فدک ارزش الهی ندارد.


* استدلالهای قانونی

1- تحت تصرف و ید حضرت زهرا سلام الله علیها بودن فدک دلیل مالکیت آن حضرت است و نیاز به دلیل دیگری از قبیل شاهد و سند نیست.

2- غصب فدک با توسل به زور و قبل از محاکمه بر خلاف همه ی قوانین جهان است.

3- در حالی که فدک در تصرف حضرت زهرا سلام الله علیهابود اگر کسی مدعی مالکیت آن بود باید دلیل یا شاهد بیاورد ، نه اینکه از آن حضرت دلیل بر مالکیت بخواهد و این از مسلمات قوانین بین الملل است.

4- بر فرض اینکه هیچ دلیلی بر مالکیت حضرت زهرا بر فدک نباشد و مدعی هم ادعای مالکیت آن را بنماید و دلیل ی نداشته باشد کافی است مدعی علیه قسم بخورد و از او نباید شاهد خواست. اینکه از حضرت زهرا سلام الله علیها شاهد خواستند خلاف قانون قضاوت است.

5- ملکی که در تصرف کسی است متهم کردن او به مالک نبودن از نظر قانون جرم است و متهم کننده به خاطر این اتهام باید محاکمه شود.

6- فدک اعطایی بود و ارث نبود تا غاصبین آن را به مسائل میراث بکشانند.
 
7- سند اعطایی بودن فدک که در حضور پیامبر صلی الله علیه و ال وسلم و به امر آن حضرت تنظیم شد دلیل محکم نزد همه ی ملل جهان است، و رد آن سند و پاره کردن آن در همه جای دنیا اهانت به قانون و جرم است.

8- با گواهی شاهدان بر اعطایی بودن فدک ، نپذیرفتن آن جرم است.

9- مقابله با قانون مسلم ارث در اسلام اهانت به قانون و رد شریعت است که غاصبین نسبت به حضرت زهرا سلام الله علیها ارث را منکر شدند.

10- آیا در نسبت فاطمه سلام الله علیها با پدرش تردید بود تا به خاطر آن ارث نبرد؟

11- آیا دین فاطمه سلام الله علیها و پدرش جدا بود که به خاطر آن ارث نبرد!؟

12- آیا در جایی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم یا فاطمه علیها السلام از مسائل ارث استثنا شده اند!؟

13- ( النبی لا یورث) حدیث جعلی بود که هیچ یک از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به آن شهادت ندادند.

14- ( النبی لا یورث) مخالف قرآن است چرا که قرآن به ارث انبیا تصریح فرموده است.
 

* استدلالهای اخلاقی - وجدانی

1- فرزندان هرکس بعد از او باید مورد توجه باشند، ولی مردم با غصب فدک و جنایات دیگر ، به فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بی اعتنایی و بی حرمتی کردند.

2- با غصب فدک که برای نسل حضرت فاطمه سلام الله علیها بود سهم نسل هایی قطع شد.

3- اگر فدک ملک غاصبین بود و همچون زهرایی آن را در خواست می کرد باید آن را به او تقدیم می کردند در حالیکه می بینیم ملک خود آن حضرت را هم به زور از دستش گرفتند.

4- از تمام مال دنیا در زیر آسمان فقط فدک متعلق به حضرت زهرا سلام الله علیها بود و حضرت اموال دیگری نداشتند . درباره ی همین یکی هم تحمل نکردند و با کمال قساوت آن را گرفتند.

5- بی اعتنایی فوق العاده ی مردم به چنین غصب خصمانه ای آن هم نسبت به دختر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بسیار جای تعجب و تاسف دارد.

6- عجله در غصب فدک به فاصله ی ده روز از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از محکوم ترین شکل های غصب است.

7- رفتار غاصبین درباره ی فدک چنین می نماید که گویا چشم پیامبر را دور دیده اند و از فرصت سوء استفاده می کنند.

8- اجتماع و همدلی این عده ی زیاد بر غدر و مکر و حیله نسبت به فاطمه سلام الله علیها و خاندانش جای تعجب دارد.

9- در حالیکه حضرت زهرا سلام الله علیها با قدرت الهی قادر به باز پس گرفتن فدک بود، ولی اقدامی به عنوان معجزه درین باره نفرمودند، و با این برنامه غاصبین و طرفدارانشان را تا آخر روزگار خجالت زده نمودند.

10- اگر در غصب فدک فاطمه سلام الله علیها تنها ماند ولی خدا شاهد و ناظر بود و این بزرگترین محکومیت آنان در بی پروایی نسبت به ظلم بر فاطمه بود.

11- فاطمه سلام الله علیها دختر ترساننده از عذاب قیامت است و با چنین شخصیتی این گونه بی پروا رفتار کردند.

12- از شکایت فاطمه سلام الله علیها به خدا و رسول که همه ی عالم از آن می ترسند بی توجه گذشتند.

13- فاطمه سلام الله علیها وعده ی محاکمه ی فدک را به قیامت گذاشت در حالیکه آن حضرت صاحب اختیار قیامت است و در آنجا با چنین مقام با عظمتی رو به رو خواهند بود.

منبع:
کتاب گزارش لحظه به لحظه از ماجرای فدک / محمد باقر انصاری



کلمات کلیدی :

مدارک، اسناد ،منابع و راویان خطبه ی فدک

مدارک، اسناد ،منابع و راویان خطبه ی فدک

O مدارک خطبه فدک


در طول تاریخ تاکید خاصى بر حفظ متن براى این خطبه بوده که هم دریاى معارف اعتقادى است و هم یادگار مادر شیعه و سند مظلومیت اوست .

بیش از 230 کتاب مستقل به زبانهاى فارسى ، عربى ، اردو، ترکى ، انگلیسى و فرانسوى در موضوع فدک تاءلیف شده ، که 100 کتاب آن درباره خطابه حضرت زهرا سلام الله علیها و شرح و تفسیر آن است .

مدارک، اسناد ،منابع و راویان خطبه ی فدک را در ادامه مطلب ببینید:

 

O سند خطابه حضرت زهرا سلام الله علیها


اسناد بلند و معتبر خطابه زهرا سلام الله علیها از امیرالمؤ منین علیه السلام و فرزندان آن حضرت آغاز مى شود. زینب کبرى سلام الله علیها دختر پنج ساله فاطمه سلام الله علیها در آن غوغاى حق کشى صداى مادر را در سینه ضبط نمود و به نسلهاى مسلمین رساند و تا امروز اثر آن زنده مانده است .

همچنین امام حسین و امام زین العابدین و امام باقر و امام صادق علیه السلام بعنوان ناقلین خطبه مادرشان فاطمه سلام الله علیها آن را به اصحابشان آموخته اند.

نکته اى که در این مورد جلب توجه مى کند جنبه ادبى بسیار بالاى خطبه است که باعث شده عده اى از راویان و مولفین غیر شیعه نیز این خطبه مفصل را با جزئیاتش نقل کنند.

از نمونه هاى بسیار جالب ، نقل این خطبه در کتاب المنظوم و المنثور من الکلام نسوان العرب من الخطب و الشعر است که مولف آن از علماى متقدم سنى است ، و نسخه خطى این کتاب در خزانه موکل عباسى در قرن دوم بوده است .


O منابع خطابه حضرت زهرا سلام الله علیها


خطابه حضرت زهرا سلام الله علیها با اسناد زیادى نقل شده که بسیارى از آنها به دست ما نرسیده و یا اگر رسیده متن کامل خطبه را همراه نداشته و فقط قسمتهایى از آن را نقل کرده است . اسنادى که تاکنون به دست ما رسیده و خطبه کامل حضرت را براى ما نقل کرده باشد 22 سند است که ذیلا بعنوان پشتوانه متن آماده شده خطبه عینا ذکر مى شود. این اسناد از 17 منبع به شرح زیر استخراج شده است :
 

1. دلائل الامه ، ابوجعفر محمد بن جریر طبرى امامى از علماى قرن پنجم ، چاپ قم ، موسسه بعثت ، 1413: ص 109 - 129.
2. الاحتجاج ، ابومنصور احمد طبرسى متوفاى 548 چاپ قم ،: ج 1 ص ‍ 131 - 146.
3. کشف الغمه فى معرفه الائمه علیه السلام ، ابوالحسن على بن عیسى اربلى متوفاى 693، چاپ بیروت ، دار الکتاب الاسلامى ، ج 2 ص 105 - 120.
4. شرح نهج البلاغه ، ابن میثم بحرانى متوفاى 679، چاپ بیروت ، 1401، دار العالم الاسلامى : ج 5 ص 105.
5. الشافى فى الامامه ، سید مرتضى علیم الهدى متوفاى 436، چاپ تهران ، موسسه الصادق ، 1410: ج 4 ص 69 - 78.
6. شرح الاخبار فى فضائل الائمه الاطهار علیه السلام ، قاضى نعمان مغربى متوفاى 363، چاپ قم ، جامعه مدرسین : ج 3 ص 34 - 40.
7. الطرائف ، سید رضى الدین على بن طاووس متوفاى 664، چاپ قم ، 1400: ص 263 - 266.
8. الدر النظیم فى مناقب الائمه اللهامیم ، جمال الدین یوسف بن حاتم شمامى از علماى قرن هفتم ، چاپ قم ، جامعه مدرسین 1420: ص 465 - 483.
9. الکتاب المبین ، محمد بن عبدالنبى نیشابورى متوفاى 1232، نسخه خطى کتابخانه آیه الله مرعشى قم ، شماره 1875، ص 190.
10. انوار الیقین فى امامه امیرالمؤ منین علیه السلام ، حسین بن بدرالدین حسنى یمنى متوفاى 670، نسخه خطى کتابخانه مرکز الابحاث العقائده فم : ص 27، 276 - 287.
11. منال الطالب فى شرح طوال الغرائب ، مبارک بن محمد بن اثیر متوفاى 606، چاپ مکه ، جامعه ام القرى ، 1399، ص 501 - 507، 528 - 529.
12. شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحدید المتوفى 656، چاپ مصر، دار احیاء الکتب العربیه ، ج 16 ص 211 - 215، ص 223 - 234.
13. التذکره الحمدونیه ، ابن حمدون محمد بن حسن متوفاى 562، چاپ بیروت ، دار صار، 1996، ج 6 ص 255 - 259 ح 628.
14. نثر الدار، ابوسعد منصور آبى متوفاى 421، چاپ مصر، الهیئه المصریه العامه الکتاب : ج 4 ص 8 - 15.
15. بلاغات النساء ابن طیفور احمد بن ابى طاهر متوفاى 280، چاپ قم ، انتشارات بصیرتى : ص 12، 14.
16. الفاضل فى صفه الادب الکامل ، ابوالطیب محمد بن احمد وشاء متوفاى 325، چاپ بیروت ، 1411، دار الغرب العربى ، ص 210 - 213.
17. نسخه علامه قزوینى ، که در کتاب فدک ص 145 آورده و ویژگى خاصش را مقابله آن توسط چند نفر از علماى نسخه شناس بیان نموده است 

لازم به تذکر است که سه منبع زیر نیز قسمتهایى از خطبه را نقل کرده اند:

1. معانى الاخبار، شیخ صدوق متوفاى 381، چاپ قم ، مکتبه الداورى : ج 2 ص 295 - 296، ج 1 ص 384 - 385.
2. امالى طوسى ، شیخ طوسى متوفاى 460، چاپ قم ، مکتبه المفید: ص ‍ 384.
3. نسخه علامه مجلسى ، که در بحارالانوار: ج 29 ص 311 آورده و مى گوید:

در حاشیه نسخه قدیمى از کتاب کشف الغمه یافتم که نوشته بود: به خط سید مرتضى یافتم که ... و بعد قسمتى از خطبه را نقل مى کند. این نسخه هم اکنون در کتابخانه آستان قدس رضوى به شماره 1081 موجود است .

O اسناد خطابه حضرت زهرا سلام الله علیها


اسناد خطابه حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد با 22 سند نقل شده که تفصیل آن چنین است :

 

O روایت حضرت زینب کبرى سلام الله علیها


 
1. قال ابو جعفر بن جریر الطبرى فى دلائل الامامه اخبرنى ابوالحسین محمد بن هارون بن موسى التلعکبرى ، قال حدثنا ابى ، قال : حدثنا ابوالعباس احمد بن محمد بن سعید الهمدانى ، فقال : حدثنى محمد بن المفضل بن ابراهیم بن المفضل بن قیس الاشعرى ، قال : حدثنا على بن حسان ، عن عمه عبدالرحمن بن کثیر، عن ابى عبدالله جعفر بن محمد، عن ابیه ، عن جده على بن الحسین علیه السلام ، عن عمه زینب بنت امیرالمؤ منین علیه السلام .
 
2. قال الطبرى ایضا فى دلائل الامه : قال العباس : حدثنا محمد بن المفضل بن ابراهیم الاشعرى ، قال : حدثنى ابى ، قال : حدثنا احمد بن محمد بن عمرو بن عثمان الجعفى ، قال حدثنى ابى ، عن جعفر بن محمد علیه السلام ، عن ابیه ، عن جده على بن الحسین علیه السلام ، عن عمته زینب بنت امیرالمؤ منین علیه السلام و غیر واحد.
 
3. قال الطبرى ایضا فى دلائل الامامه : حدثنى القاضى ابو اسحاق ابراهیم بن مخلد بن جعفر بن سهل بن حمران الدقاق ، قال : حدثنى ام الفضل خدیجه بنت محمد بن احمد بن ابى الثلج ، قال : حدثنا ابوعبدالله محمد بن احمد الصفوانى ، قال : حدثنا ابواحمد عبدالعزیز بن یحیى الجلودى البصرى ، قال : حدثنا محمد بن زکریا، قال : حدثنا جعفر بن عماره الکندى ، قال : حدثنى ابى ، عن الحسن بن صالح بن حى ، قال : حدثنى رجلان من بنى هاشم ، عن زینب بنت على علیه السلام .
 
4. قال ابن ابى الحدید فى شرحه على نهج البلاغه : قال ابوبکر احمد بن عبدالعزیز الجوهرى : حدثنا محمد بن زکریا، قال : حدثنا جعفر بن محمد بن عماره الکندى ، قال : حدثنى ابى ، عن الحسین بن صالح بن حى ، قال : حدثنى رجلان من بنى هاشم ، عن زینب بنت على علیه السلام .
 
5. قال الحسن بن بدرالدین محمد الحسنى الیمنى فى انوار الیقین : حدثنا ابوزرعه احمد بن محمد بن موسى الفارسى ، قال : حدثنا القاسم بن محمد بن صعب الکوفى ، قال : حدثنى ابى ، قال : حدثنى یحیى بن الحسین بن زید بن على ، عن ابیه ، عن جده ، عن عمته زینب بنت على علیه السلام .

6. قال احمد بن ابى طاهر ابن طیفور فى بلاغات النساء حدثنى جعفر بن محمد رجل من اهل دیار مصر - لقیته بالراقفه - قال : اخبرنا جعفر الاحمر، عن زید بن على بن الحسین علیه السلام ، عن عمته زینب علیه السلام .

7. قال جمال الدین یوسف بن حاتم الشامى فى الدر النظیم : روى عبدالله بن على بن ابى طالب علیه السلام .

 
O روایت امام حسین علیه السلام 


8. قال ابوجعفر الطبرى فى دلائل الامامه : حدثنا العباس بن بکار، قال : حدثنا حرب بن میون ، عن زید بن على ، آبائه علیه السلام ، و هو ینهى الى الحسین علیه السلام .

9. قال ابن طیفور فى بلاعات النساء عن ابى الحسین زید بن على بن الحسین علیه السلام ، قال : حدثنیه ابى ، عن جدى الحسین علیه السلام .

 

O روایت امام باقر علیه السلام


 

10. قال ابوجعفر الطبرى فى دلائل الامه قال الصفوانى : حدثنى ابى عن عثمان قال : حدثنا نائل بن نجیح ، عن عمرو بن شمر، عن جابر الجعفى ، عن ابى جعفر محمد بن على الباقر علیه السلام .

11. قال ابن ابى الحدید فى شرح نهج البلاغه : قال ابوبکر احمد بن عبدالعزیز الجوهرى : حدثنى عثمان بن عمران العجیفى ، عن نائل بن نجیح ، عن عمرو بن شمر، عن جابر الجعفى ، عن ابى جعفر محمد بن على علیه السلام .

12. قال ابن ابى الحدید فى شرح نهج البلاغه : قال ابوبکر احمد بن عبدالعزیز الجوهرى : حدثنى محمد بن زکریا، قال : حدثنى جعفر بن عماره قال : حدثنى ابى ، عن الحسین بن صالح بن حى : قال : جعفر بن محمد بن على بن الحسین علیه السلام ، عن ابیه جعفر محمد بن على علیه السلام .

 
O روایت ابن عباس


 
13. قال ابوجعفر الطبرى فى دلائل الامامه حدثنا ابوالمفضل محمد بن عبدالله بن المطلب الشیبانى ، قال : حدثنا ابوالعباس احمد بن محمد (بن احمد) بن سعید الهمدانى ، قال : حدثنا احمد بن محمد بن ابى نصر البزنطى ، عن السکونى ، عن ابان بن عثمان الاحمر، عن ابان بن اغلب الربعى ، عن عکرمه عن ابن عباس .

 

O روایت عبدالله بن حسن بن حسین



14. قال ابوجعفر الطبرى فى دلائل الامامه قال الصفوانى : حدثنى محمد بن محمد بن یزید مولى بنى هاشم ، قال حدثنى عبدالله بن محمد بن سلیمان عن عبدالله بن الحسن بن الحسن ، عن جماعه من اهله .


15. قال ابن طیفور فى بلاغات النساء قد حدث به الحسین بن علوان ، عن عطیه العوفى ، انه سمع عبدالله بن الحسن یذکره ، عن ابیه .
 

16. قال ابن ابى الحدید فى شرح النهج : قال ابوبکر احمد بن عبدالعزیز الجوهرى : حدثنى احمد بن محمد بن یزید، عن عبدالله بن محمد بن سلیمان ، عن ابیه ، عن عبدالله بن الحسن بن الحسن .

 

O روایت عایشه

 
17. قال السید المرتضى فى الشافى اخبرنا ابو عبدالله (خ ل : ابوعبیدالله ) محمد بن عمران المرزبانى (و زاد فى خ ل : قال : حدثنى محمد بن احمد الکاتب )، قال : حدثنا احمد بن عبید بن ناصح النحوى ، قال : حدثنى الزیادى ، قال ، حدثنا الشرقى بن القطامى ، عن محمد بن اسحاق ، قال : حدثنا صالح بن کیسان ، عن عروه بن الزبیر، عن عائشه .

 
18. قال السید ابن طاووس فى الطرائف و الشیخ محمد النیشابورى فى الکتاب المبین : ذکر الشیخ اسعد بن سقروه (خ ل : سعید بن سقر) فى کتاب الفائق عن الاربعین عن الشیخ ابى بکر احمد بن موسى بن مردودیه الاصفهانى فى کتاب المناقب ، قال : اخبرنا اسحاق بن عبدالله بن ابراهیم ، قال : حدثنا احمد بن عبید بن ناصح النحوى : قال : حدثنى الزیادى محمد بن زیاد، قال : حدثنا شرقى بن قطامى ، عن صالح بن کیسان ، عن الزهرى ، عن عروه عن عائشه .

 

O روایت ابوهشام محمد


 
19. قال ابوجعفر فى دلائل الامه : قال الصفوانى : حدثنا عبدالله بن الضحاک : قال : حدثنا هشام بن محمد، عن ابیه
 

O روایت عوانه



20. قال ابوجعفر الطبرى فى دلائل الامه : قال الصفوانى : حدثنا عبدالله بن الضحاک ، قال : حدثنا هشام بن محمد، عن عوانه .

 

O روایت ابن عایشه


 
21. قال السید المرتضى فى الشافى قال المرزبانى : حدثنا ابوبکر احمد بن محمد المکى ، قال : حدثنا ابوالعیناء محمد بن القاسم الیمانى ، قال : حدثنا ابن عائشه .

22. قال ابوجعفر الطبرى فى دلائل الامامه : قال الصفوانى : حدثنا ابن عائشه .

 
همچنین سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها خطاب به زنان مهاجر و انصار که بعد از خطبه به عیادت آمده بودند با 8 سند نقل شده که تفصیل آن چنین است :



O روایت امیرالمؤ منین علیه السلام


1. قال الصدوق فى معانى الاخبار: حدثنا بهذا الحدیث ابوالحسن على بن محمد بن الحسن المعروف با بن مقبره القزوینى ، قال : اخبرنا ابوعبیدالله جعفر بن محمد بن حسن بن جعفر بن حسن بن حسن بن على بن ابى طالب علیه السلام ، قال : حدثنى محمد بن على الهاشمى ، قال : حدثنا عیسى بن عبدالله بن محمد بن عمر بن على بن ابى طالب علیه السلام ، قال : حدثنى ابى ، عن ابیه ، عن جده ، عن على بن ابى طالب علیه السلام .
 

2. قال ابومحمد الحسن بن محمد الیمنى فى انوار الیقین : روى السید ابوالعباس الحسنى قال : حدثنا محمد بن شهاب الکوفى ، عن عبدالرحیم ، عن محمد بن على الهاشمى ، عن عیسى بن عبدالله ، عن ابیه ، عن جده ، عن على علیه السلام .

 
O روایت امام زین العابدین علیه السلام


3. قال ابوجعفر محمد بن حریر الطبرى فى دلائل الامامه حدثنى ابولامفضل محمد بن عبدالله قال : حدثنا ابوالعباس احمد بن احمد بن سعید الهمدانى ، قال حدثنى محمد بن المفضل بن ابراهیم بن المفضل بن قیس الاشعرى ، قال : حدثنا على بن حسان ، عن عمه عبدالرحمن بن کثیر عن ابى عبدالله جعفر بن محمد علیه السلام ، عن ابیه ، عن جده على بن الحسین علیه السلام .

 

O روایت فاطمه بنت الحسین علیه السلام


 
4. قال ابوجعفر الطبرى فى دلائل الامامه حدثنى ابواسحاق ابراهیم بن مخلد بن جعفر الباقرحى ، قال حدثتنى ام الفضل خدیجه بنت ابى بکر محمد بن احمد بن ابى الثلج ، قالت : حدثنا ابوعبدالله محمد بن احمد الصفوانى ، قال : حدثنا ابواحمد عبدالعزیز بن یحیى الجلودى ، قال : حدثنى محمد بن زکریا، قال : حدثنا محمد بن عبدالرحمن المهلبى ، قال : حدثنا عبدالله بن محمد بن سلیمان المدائنى ، قال حدثنى ابى ، عن عبدالله بن الحسن ، عن امه فاطمه بنت الحسین علیه السلام .
 

5. قال الصدوق فى معانى الاخبار حدثنا احمد بن الحسن القطان ، قال : حدثنا عبدالرحمن بن محمد الحسینى ، قال : حدثنا ابوالطیب محمد بن الحسین بن حمید الخمى ، قال : حدثنا ابوعبدالله محمد بن زکریا، قال : حدثنا محمد بن عبدالرحمن المهلبى ، قال : حدثنا عبدالله بن محمد بن سلیمان ، عن ابیه ، عن عبدالله بن الحسن عن امه فاطمه بنت الحسین علیه السلام .

 
6. قال على بن عیسى الاریلى فى کشف الغمه و ابن ابى الحدید فى شرحه على نهج البلاغه : قال ابوبکر احمد بن عبدالعزیز الجوهرى:حدثنا محمد بن زکریا، قال:حدثنا محمد بن عبدالرحمن المهلبى، عن عبدالله بن حماد بن سلیمان ، عن ابیه ، عن عبدالله بن حسن بن حسین ، عن امه فاطمه بنت الحسین علیه السلام .

 

O روایت ابن عباس


7. قال الشیخ الطوسى فى الامالى : قال اخبرنا الحفار، قال : حدثنا اسماعیل بن على الدعبلى ، قال : حدثنا احمد بن على الخزاز - ببغداد بالکرخ بدار کعب - قال : حدثنا ابوسهل الدقاق ، قال : حدثنا عبدالرزاق (خ ل بن عبدالرزاق ) قال الدعبلى : حدثنا ابو یعقوب اسحاق بن ابراهیم الدبرى -بصنعاء الیمن فى سنه ثلاث و ثمانین و مائین - قال : حدثنا عبدالرزاق ، قال : اخبر نا نعمر، عن الزهرى ، عن عبید الله بن عبدالله بن عتبه بن مسعود، عن ابن عباس .

 

O روایت عطیه عوفى


8. قال ابن طیفور فى بلاغات النساء حدثنى هارون مسلم بن سعدان ، عن الحسن بن علوان ، عن عطیه العوفى .

 

 
O تنظیم و ترجمه متن کامل خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها


متن عربى خطابه حضرت زهرا سلام الله علیها تا کنون به صور مختلف به چاپ رسیده که اکثر آنها طبق روایت کتاب احتجاج طبرسى بوده است . لذا آماده سازى متنى کامل و مقابله شده بر نسخ متعددى که ذکر شد، با توجه به جایگاه عظیم خطابه حضرت در میراث فرهنگى شیعه، از واجبات علمى ماست.
 

متن حاضر طبق منابع و اسنادى که قبلا ذکر شد پس از مقابله و تطبیق آن در مدارک بیست گانه اش یعنى کتابهاى دلائل الامه ، الاحتجاج ، کشف الغمه ، الشافى ، شرح نهج البلاغه ابن میثم ، الطرائف ، الدر النظیم ، الکتاب المبین ، شرخ الاخبار، انوار الیقین ، امالى شیخ طوسى ، معانى الاخبار، شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، بلاغات النساء التذکره الحمدونیه ، نثر الدر، منال الطالب ، الفاضل فى صفه الادب بلاغات النساء التذکره الحمدونیه ، نثر الدر، منال الطالب ، الفاضل فى صفه الادب الکامل ، و نیز نسخه علامه قزوینى در کتاب فدک و نسخه علامه مجلسى در بحار تنظیم و تلفیق شده ، که در 37 بخش قدیم شده است.

کیفیت تنظیم خطبه و مقابله نسخه ها و موارد تکمیلى آنها نسبت به یکدیگر در کتاب اسرار فدک بیان شده ، و طالبین مى توانند به آن کتاب مراجعه نمایند.

 
در کتاب حاضر، متن خطبه بدون پاورقى و ذکر نسخه بذلها آمده و در اول هر بخش عنوان آن ذکر شده است .


حرکات و اعراب گذارى براى سهولت در مطالعه و حفظ خطبه انجام گرفته ، و مواردى مهم خطبه با حروف سیاه آورده شده است .
 

ترجمه فارسى نیز در 37 بخش تنظیم شده و سعى بر آن بوده که ظرافت معانى مراعات شود و در عین حال تا حد امکان از الفاظ پیچیده استفاده نشده به طورى که براى عموم قابل درک باشد. اضافه بر اینکه استعاره و کنایه و ضرب المثل هایى نیز در آن وجود دارد و در معنى کردن آنها درک صحیح فارسى زبانان در نظر گرفته شده است . البته نظر به اهمیت خطبه ، فهم دقیق بعضى موارد آن احتیاج به تفسیر دارد که کتاب اسرار فدک تا حدودى به آن پرداخته ایم .

 
یاد آور مى شود قطعات تاریخى که همزمان با خطبه و در همان مجلس واقع شده جمع آورى شد و به صورتى که در متن خطبه مشخص است تلفیق شد. این بدان جهت است که خطابه حضرت زهرا سلام الله علیها صورت محاکمه داشته و گفتگوهاى متعددى ضمن آن واقع شده که براى ارائه صورت کامل آن باید به این صورت تنظیم مى شد تا خواننده تصور دقیقى از ماجرا داشته باشد.

 

صداى فاطمى فدک / مؤ لف : محمد باقر انصارى و سید حسین رجایی به نقل از سایت قدیر



کلمات کلیدی :
<      1   2   3   4   5   >>   >
زیارتنامه حضرت زهرا سلام الله علیها جهت دریافت کد کلیک کنید