سفارش تبلیغ
صبا ویژن

علی ای همای رحمت

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ما سوا فکندی همه سایه هما را
دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
به خدا که در دو عالم اثر از فنانماند
چو علی گرفته باشد سرچشمه بقا را
مگر ای سحاب رحمت تو بباری ار نه دوزخ
به شرارقهر سوزد همه جان ما سوارا
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
به جزاز علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا
به جز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که علم کند بعالم شهدای کربلا را
چو به دوست عهد بندد زمیان پاکبازان
چو علی که می تواند که به سر برد وفا را
نه خدا نوانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
بدو چشم خونفشانم هله ای نسیم رحمت
که زکوی او غباری به من آر، توتیارا
به امید آنکه شاید برسد به خاک پایت
چه پیامهاسپردم هه سوز دل صبا را
چو توئی قضای گردون ، بدعای مستمندان
که زجان ما بگردان ره آفت قضا را
چه زنم چو نای هر دم زنوای شرق او دم
که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوارا
«همه شب در این امیدم که نسیم صبح گاهی
به پیام آشنائی بنوازد آشنا را »



کلمات کلیدی :

فرض کن حضرت مهدی(عج)به تو ظاهر گردد.


فرض کن حضرت مهدی(عج)به تو ظاهر گردد.
ظاهرت هست چنانیکه خجالت نکشی ؟
باطنت هست پسندیده صاحب نظری؟
خانه ات لایق او هست که مهمان گردد؟
لقمه ات درخوراوهست که نزدش ببری؟
پول بی شبه و سالم زهمه داراییت
داری آنقدر که یک هدیه برایش بخری؟
حاضری گوشی همراه تو را چک بکند؟
با چنین شرط که درحافظه دستی نبری!
واقفی بر عمل خویش تو بیش از دگران
می توان گفت تو را شیعه اثنی اشعری



کلمات کلیدی :

حیران چشمت

ای حُسن یوسف دکمه ی پیراهن تو

دل می شکوفد گل به گل از دامن تو

جز در هوای تو مرا سیر و سفر نیست

 گلگشت من دیدار سرو و سوسن تو

آغاز فروردین چشمت ، مشهد من

شیراز من ، اردیبهشت دامن تو

هر اصفهانِ ابرویت نصف جهانم

خرمای خوزستانِ من خندیدن تو

من جز برای تو ، نمی خواهم خودم را

ای از همه من های من بهتر ، منِ تو

هرچیز و هر کس رو به سویی در نمازند

ای چشم های من ، نمازِ دیدنِ تو !

حیران و سرگردان چشمت تا ابد باد

منظومه ی دل بر مدار روشنِ تو...

قیصر امین پور



کلمات کلیدی : شعر

نغمه ظهور

 نغمه ظهور 

فصل رویش گلهاست، فصل سبز باران است

از نوازش خورشید کوچه ها چراغان است

بر لب شقایق ها، شعر زندگی جاری است

در دل صنوبرها، جوش سبز توفان است

 در نگاه آیینه، هر چه هست زیبایی ست

در کمال زیبایی، هر چه دیده حیران است

 مژده شکوفایی می رسد دل ما را

مژده ها ترا ای دل! نوبت بهاران است

 از نهایتِ آبی عطر لاله می بارد

جاری دل صحرا، عطر لاله زاران است

 اشک شوق میجوشد، بوی عشق می آید

کو دلی که از غم ها خسته و پریشان است؟

 شام غم به سر آمد، مژده سحر آمد

درد غربت ما را، این بهانه درمان است

 بهر شادمانی ها، دست عشق در کار است

در پناه عشق آری، کار ما به سامان است

 عید سبز میلاد است، چشم عاشقان روشن

خانه خانه گلباران، آسمان گل افشان است

 قاصدی زنور آمد، نغمه ظهور آمد

نغمه ظهور او، او که مژده جان است

 از قبیله خورشید، از سلاله عشق است

از تبار آیینه، از نژاد باران است

 این طلوع زیبا را، عاشقانه باور کن!

فصل باورعشق است،فصل سبزایمان است



کلمات کلیدی :

برو بباغ و به گلها سلام ما برسان

  به نسترن! به شقایق پیام ما برسان

 به سروها، به سمن‌ها، به یاس‌های سپید

درود و تهنیت و احترام ما برسان

به ضیمران که زندچنگ در سلاسل بید

اطاعت و ادب و التزام ما برسان

به هرکجا شنوا گوش التفاتی بود

به وجه خیر و سلامت کلام ما برسان

 به خوشه‌های اقاقی، به شاخه‌های تمشک

به اعتبار سخن،‌اهتمام ما برسان

بگو به دختر باران برقص بر در و دشت

نمی به کام «بهار صیام» ما برسان

بگو به ابر محبت، طراوش شعفی

از آن سحاب مودت به کام ما برسان

 ببار بر سر باغ و گشای «ستر ربیع»

به حد لذت درکش مقام ما برسان

زلال آب روان را بچشمه سار بگو

نمی ز کوثر عرفان به جام ما برسان

بخوان بگوش جلودار تا رود به وفاق

به سالک سفر «دل» زمام ما برسان

اسیر سلطه خاریم و شب، خدای طرب

به صبح سلطنت «گل» دوام ما برسان

بیا و تشنگی ما «خمار مردم» را!

به گوش «ساقی غایب» امام ما برسان

ببین که «خون شقایق» گرفته دامن دشت

به «نور دیده نرگس» سلام ما برسان

برو بباغ و به گل‌ها سلام ما برسان



کلمات کلیدی :
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
زیارتنامه حضرت زهرا سلام الله علیها جهت دریافت کد کلیک کنید